ای ناگهان تر از همه اتفاق ها پایان خوب قصه تلخ فراق ها یکجا زشوق آمدنت باز می شوند درهای نیمه باز تمام اتاق ها یک لحظه بی حمایت تو ای ستون عشق! سر باز می کنند ترک ها به طاق ها بی دستگیری ات به کجا راه می بریم؟ در این مسیر پر شده از باتلاق ها باز آ، بهار من! که به نوبت نشسته اند در انتظار مرگ درختان اجاق ها ای وارث شکوه اساطیر! جلوه کن تا گم شود ابهت پر طمطراق ها @mahdaviuon313