اقتصــاد تبرعی و اصالتِ فردِ توسعه‌یافته در جمع استاد‌ به تعبیر شهیدبهشتی در کتاب «نظام‌اقتصادی در اســلام،» انسـان موجـودی خودخواه و مسابقه‌‌جو است و به دنبال منافــع خود حرکت می‌کند، البته این خودخـواهی صرفا به معنی پرستش نفس نیست، که اساسـا اسلام با آن مخالف است بلکه مــراد این است که محرِّک انسان خواسته‌ها و انگیــزه‌های اوست. شهید بهشتی معتقــد است نهادهای اقتصادی اسلام مانند نهاد "انفــاق" در جهت مبارزه با خودپــرستی به معنای مذموم آن، که در واقع به کار انداختن تمام امکــانات خود و موجودات دیگــر در جهت ارضای "منِ شخصی" است، طــراحی شده است. این خودخواهی به نوعی استعــاره‌ی "اصالت فرد" لیبرالیستی در برابر "اصالت جمع" مارکسیستی است. مسئله اصالت فــرد و جامعه پرسشی‌ ست که برای تمام متفکــران انقلاب مطرح شده و همه در معرض پاسخ به آن قرار گرفته‌اند. از منظــر شهید بهشتی اصالت با فردی است که همگــام جامعه باشد، فردی که حــرکت او و "منِ او" در راستای منافـع جمع است یا به معنای دیگر "توسعه‌ی من" در او ایجاد شده است و دیگر صرفا به منافع شخصی خودش فکر نمی‌کند. از همین جهت کارویــژه‌ی "انفاق" هم در حوزه فرد و هم در حوزه‌ی جامعه است. سوره‌های مکی قرآن نقش چشم‌گیــری در مبارزه با خودپرستی ایفا می‌کنند، در این ســوره‌ها، ساخت و تربیت انسان‌ها به شکل هنــری و آهنگین و نه با قانون و فرمان اتفاق می‌افتد، زیرا در موقف نهضــت اسلامی و تربیت مسلمانان نخستین قرار گرفته‌اند. این فهم از مکتب اســلام، فهم امام خمینی است که اسلام آن از "اســلام اجتماعی" و تربیتی عبور کرده و به "اسلام سیاسی" که ترکیبی از تربیت و قانون است می‌رسد. روح انفاق در اسلام این است که نیــاز دیگران با نیاز من تفاوتی ندارد. بنابراین در منطق اسلام جامعه‌ای مطلوب است که به فــرد در افق خانواده و به خانواده در افق امت توجه می‌کند و باز از امت به خانواده و فرد بازمی‌گردد. در واقع فــرد در اسلام در افق امت است و امت در افق فرد، لذا خودســازی و تربیتِ نفس توأم با خانواده‌سازی و امت‌سازی است. برشی از درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌ 🆔️ @sch_negah