❇️ گریه‌های امام سجاد علیه‌السلام 🟠 ابن قولویه و ابن شهر آشوب و دیگران از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده اند: جناب علی بن الحسین علیه السّلام بر پدر بزرگوار بیست سال- به روایتی چهل سال- گریست و هرگاه طعامی نزد او حاضر می‌کردند می‌گریست، چون آبی به نزد او می‌آوردند آن قدر می‌گریست که آن آب را مضاعف می‌کرد، پس یکی از غلامان آن جناب گفت: فدای تو شوم یا بن رسول اللَّه می‌ترسم که تو خود را هلاک کنی و گناهکار شوی، حضرت فرمود: 🟡 َّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ 🟢 شکایت می‌کنم درد و اندوه خود را به خدا و من می‌دانم از خدا آن‌چه شما نمی دانید، پس فرمود: هیچ وقت به خاطر نمی آورم کشته شدن فرزندان فاطمه را مگر آنکه گریه در گلوی من می‌گیرد. 🟠 به روایت دیگر فرمود: چون نگریم و حال آنکه پدر مرا منع کردند از آبی که وحشیان و درندگان می‌خورند و با لب تشنه او را شهید کردند. 🟠به روایت دیگر به آن جناب گفتند: آن قدر می‌گریی که نفس خود را خواهی کشت. 🟢 حضرت فرمود: نفس خود را در روز اوّل کشته‌ام و بر او می‌گریم. 🟠 ایضاً ابن قولویه و ابن شهر آشوب و دیگران روایت کرده اند: از بسیاری گریه آن حضرت، یکی از آزادکرده‌های آن حضرت گفت: آیا وقت آن نشده است که گریه تو آخر شود؟ 🟢 حضرت فرمود: وای بر تو حضرت یعقوب دوازده پسر داشت و یک پسر او ناپیدا شد و از بسیاری گریه دیده‌های او سفید شد و از وفور غم و اندوه پشت او خم شد با آن‌که می‌دانست که او زنده است و من دیدم پدر و برادران و عموها و هفده نفر از خویشان خود را که در برابر من و بر دور من کشتند و سر بریدند، چگونه اندوه من به نهایت رسد. 🟠 ایضاً روایت کرده اند: آن جناب فرزندان عقیل را بسیار مهربانی می‌کرد، گفتند: یا بن رسول اللَّه فرزندان عقیل را بیش از فرزندان جعفر گرامی می‌داری؟ 🟢 فرمود: به خاطرم می‌آید کشته شدن ایشان را در راه پدرم و بر ایشان رقّت می‌کنم. جلاء العیون، ص ۸۳۵. ⭐️ صبغة الله ✳️@sebghatallahh