✍️ حکایت زندگی بدون حمایت مبلغین 🔹در قم خانه نبود. یعنی بود اما گران بود و ما هم فقط را داشتیم. اهل دستفروشی، دلالی، کار در مغازه و … هم نبودم، چون برای این کارها سال‌ها نان امام زمان را نخورده بودم. (شهرک) مهدیه و امثالهم هم به “از مابهترون” تعلق داشت نه ما. از گرانی و کم بودن شهریه مجبور شدیم از قم بیرون بزنیم. 🔹فرزندانم از امکاناتی که طلاب قمی دارند محروم‌اند. با این همه دشمنی که برخی مردم با خانواده روحانی دارند اینجابودن سخت است اما چه کنیم؟ شدیم که کنیم نه اینکه کارمند دولت شویم. متن کامل یادداشت در سایت : v-o-h.ir/?p=22557 🆔 @sedayehowzeh