اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزال پیوسته - شهادت امام حسن علیه السلام خواهر می آید زینب دوباره با دلِ مضطر می آید مضطر می آید افتان و خیزان است چون مادر می آید بردار این تشت بیرون برو دلداده و دلبر می آید بیرون برو که... با شاهِ دین عبّاسِ نام آور می آید همدم نبودی مَحرم شدی امّا بدان مَحرم نبودی جز لطف و خوبی... چه دیده‌ای از من؟! جز اینها برمی آید!!! زهرِ تو کاری‌ست خون لخته‌ها از گوشه‌یِ لبهام جاری‌ست چشمم شده تار انگار از کوچه خودِ مادر می آید ای زهرِ کینه پیش از تو افتاده به جانِ من مدینه آتش بگیرد آن که گرفته شعله سوی در می آید در را شکستند دیدم خودم پهلوی مادر را شکستند اهلِ سقیفه پشتِ امیرِ بدر و خیبر را شکستند کوچه... چه ها کرد سیلی حسن را داغدارِ روضه‌ها کرد با ضربِ دستی آویزه‌های زیرِ معجر را شکستند آری هلائل دیدم گلِ یاسم لگد می کرد قاتل شش ماهه پر زد کشتند مادر را و حیدر را شکستند امّا برادر گریه نکن گریه فقط عصرِ عذاب است رأسِ تو بر نی بر دست‌وپای خواهرم زینب طناب است تن زیرِ سُمهاست آری دو دنیا بر سرِ طاها خراب است باور ندارم پای سرت در دستِ نامردی شراب است برعکسِ جعده آن کس که دارد معرفت بانو رباب است تا آخرِ عمر یادِ لبِ خشکِ تو زیرِ آفتاب است در روضه هایت طفلی که می‌خورده لگد انگار خواب‌است ذکرِ رقیّه ذکرِ حسن ذکرِ حسین و بوتراب است آخر می آید زینب بخوانش با دلِ مضطر می آید مهدیِ زهرا تیغِ تقاصِ خونِ گودال و خرابهَ‌ست @sehreashk