eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
949 دنبال‌کننده
408 عکس
505 ویدیو
231 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
-22601983_1070011370.mp3
2.59M
مثلِ حیدر دستایِ من رو می‌بندن
۲۹ فروردین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام صادق علیه السلام می‌شود تحمّل کرد ‌طعنه‌یِ ستمگر را بشنود چطور این مرد ناسزا به مادر را ؟! پابرهنه در کوچه راه رفتنم سخت است می‌توان تصوّر کرد آن حریمِ مضطر را آتش و مغیلان در کوچه نیست امّا من در مدینه حس کردم کربلایِ دیگر را از شرارِ زهرِ کین جانِ پیر می‌سوزد می‌شود تصوّر کرد تشنه‌کام و خنجر را روزگارِ من تار و تیره چشمهایم شد درک می‌کنم حالا آن غروبِ آخر را آن غروبِ تلخی که خیمه‌هایِ جدّم سوخت عمّه دید در گودال جسمِ شاهِ بی‌سر را این دقایقِ آخر روضه‌خوان شده صادق من حسینی‌ام خواهم انتقامِ دلبر را @sehreashk
۲۹ فروردین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت امام صادق علیه السلام نشانِ حیدریون بر دو دستِ من پیداست تمامِ روضه‌یِ من شرحِ کوچه‌یِ باباست دوباره آتش و دود و طناب و بازویِ شیر دوباره بندِ ستم می‌کشد به کوچه امیر صدایِ قلبِ دقایق که از حقایق گفت ندایِ سینه‌یِ حق بود و رازِ صادق گفت به جرمِ صدق و صفا کینه بازویت را بست کشید و طعنه زد و خنده کرد دشمنِ پست تو پابرهنه و ظالم سوار بر مَرکب صدا زدی که خدا وای از دلِ زینب اگر چه مجلسِ مِی داده قلبِ تو آزار ندیده‌ای سرِ نیزه‌سوار در بازار نسوخت ‌شعله‌یِ کین برگ و بوستانت را نبُرد گوشه‌یِ ویرانه دودمانت را اگر چه قلبِ تو از ناسزایِ دشمن سوخت به پیشِ چشمِ تو آیا حریم و دامن سوخت ؟! نَه خنجری به گلو وُ نَه حنجری پاره نَه گوشواره‌یِ خونی شده نَه گهواره حسینِ فاطمه بر خاک و خواهرش گریان حریمِ امنِ خداوند زار و سرگردان به دستِ فاطمیون بند و دشمنان شادند چه طفلها که به چنگال شامی افتادند صدایِ روضه‌یِ کرب‌وبلا و صادق چیست؟! نفس نفس همه‌یِ ناله‌ها بیا مهدیست @sehreashk
۲۹ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ فروردین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد سنگین شهادت امام صادق علیه السلام سبک امشب آسمون می‌خواد ..... مدینه یه بار دیگه آوُرده تو کوچه طناب چقَدِه تکراریه این قصّه‌یِ بند و عذاب می‌کشه با دستایِ بسته تو کوچه مردی وُ .... در و دیوار میگه وای از روضه‌یِ ابوتراب اینا از نسلِ همون کوچه‌یِ تنگن‌‌‌‌ مَردایی که با زن و با پیر می‌جنگن جایِ دل یه تیکّه سنگ تو سینه‌َشونه کینه‌َشون دلو مثهِ در می‌سوزونه غریب آقام /۳/ آقام تو گلویِ آسمون بغضِ غم‌ و غریبیه قصّه‌هایِ مدینه روضه‌هایِ عجیبیه گلِ یاسُ و تو کوچه با ضربِ سیلی می‌چینه سهمِ گلهایِ بتول زهر و شیبُ الخضیبیه غم تویِ جونِ مدینه کرده ریشه هر جا میری حرفِ سیلی و آتیشه هر چی میگی می‌رسه به بند و خنده دستایِ مردی وُ تو کوچه می‌بنده غریب آقام /۳/  آقام دوباره فصلِ عزاست دوباره غوغایِ غمِه چشامون بارونیه مثهِ ماهِ محرّمه صدایِ زمزمه‌یِ سینه‌یِ آسمونیا میگه از غصّه‌هایِ دلِ علی و فاطمه دلامون یه بارِ دیگه هواییه‌‌‌ جنسِ آهِ امشبِ ما رضاییه دلایِ مدینه‌ایِ بزمِ صادق عاشقِ شیش‌گوشه‌یِ کربلاییه حسین آقام /۳/ آقام @sehreashk
۳۱ فروردین
1044389632_-1682584567.mp3
3.87M
مدینه یه بار دیگه آوُرده تو کوچه طناب
۳۱ فروردین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام صادق علیه السلام وای از شهری که سهمِ دین اسارت می‌شود جایِ عزّت قسمتِ پیری جسارت می‌شود می‌کشد سجّاده را از زیرِ پایِ رهبرش پابرهنه شاه مهمانِ عمارت می‌شود شعله می‌خواهد بسوزاند حریمِ عشق را شاید اینجا هم حرم یکباره غارت می‌شود سینه‌ای را زهرِ کینه پاره پاره می‌کند قلبِ دین می‌سوزد و قصدش زیارت می‌شود می‌کند یادِ شهیدِ تشنه عاشورا به پا گریه کارِ چشمها در هر عبارت می‌شود وای از آن ساعتی که سر سوارِ نیزه بود حکمِ شهزاده کجا آخر حقارت می‌شود ؟! کوفه و شامِ بلا و طعنه‌ها و ناسزا قسمتِ ناموس انگشتِ اِشارت می‌شود صادقِ آلِ عبا گریه برایِ عمّه کرد خِشت و خاشاکِ خرابه هم‌جَوارت می‌شود !!! العجل آوایِ لبهایِ بقیعِ خاکی است اشکِ زهرا روشناییِ مزارت می‌شود @sehreashk
۳۱ فروردین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت‌‌ها شهادت امام صادق علیه السلام و مدینه و کربلا زائرِ صحنِ خاکی و خلوتِ توست فاطمه دوایِ دردِ سینه و غربتِ توست فاطمه تو جگرت سوخته چون شاهِ شهیدِ کربلا مزدِ عزاداریِ در هیأتِ توست فاطمه @sehreashk هر جا که می‌روم به سرم شورِ دلبر است نامِ حسین هر تپشِ قلبِ نوکر است می‌آید از بقیعِ غم آوایِ فاطمه آه اِی زمینِ کرب‌وبلا شاه بی‌سر است ها @sehreashk
۳۱ فروردین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام صادق علیه السلام باید برایِ حالِ بقیع سیر گریه کرد از غصّه و غریبیِ این پیر گریه کرد دستش به کوچه بسته شده مثلِ مرتضی باید بر این مصیبتِ دلگیر گریه کرد چون عمّه پابرهنه رویِ خاکها دوید باید برایِ زینب و زنجیر گریه کرد یک تیغ قصدِ کشتنِ دلدار کرده بود باید به یادِ آن همه شمشیر گریه کرد شمشیر بود و نیزه و تیر و کمان و سنگ مادر برایِ سرخیِ تصویر گریه کرد سر رویِ نیزه بود و ریا نعره می‌کشید تکبیرِ دین‌کُشی زد و تکبیر گریه کرد کرب‌وبلایِ عشق و مدینه زبان گرفت گفت از فراقِ منتقم و سیر گریه کرد @sehreashk
۳۱ فروردین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت امام صادق علیه السلام سبک داری میری برو ..... شبیهِ حیدرم دشمن دستم رو بست شبیهِ مادرم دلم از غم شکست نماز و قلبمو با هم شکستن مثهِ بابام علی دستامو بستن اهلِ این شهر خیلی ظالم و پستن‌ ای وای آقام غریبه /۴/ منو بزن ولی پیشِ چشمِ ترم نگو ناسزا به فاطمه مادرم بنیانگذارِ خطِّ جعفری‌ام مظلومِ مدینه‌ام حیدری‌ام بی‌حیایی نکن من مادری‌ام ای وای      آقام غریبه /۴/ پاره شد جیگرت چون عموت‌‌‌ مجتبی قصّه‌یِ تو شده مثهِ کرب‌وبلا اگه جیگرِ تو داره می‌سوزه کسی چشم به حرمت نمی‌دوزه سرِ بریده‌ت نمی‌ره به نیزه ای وای      حسین غریبه /۴/ به عشقِ کربلا خونِ من می‌جوشه بده به من آقا براتِ شیش‌گوشه باز هواییِ بین‌الحرمینم با روضه‌یِ تو به شور و به شینم دیوونه‌یِ کربلایِ حسینم ارباب حسینِ زهرا /۴/ @sehreashk
۳۱ فروردین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره شهادت امام صادق علیه السلام باز هم در مدینه غوغا بود باز آتش به فکرِ سوزاندن باز دستِ امامِ ما بسته باز هم آه و ناله و شیون بارِ دیگر عذاب بود و امیر کینه بود و شقایقی عاشق حمله‌یِ فتنه بر اهالیِ عشق غربت و حالِ خانه‌یِ صادق آسمان می‌کشید آهی سرد به اسارت امام را بردند پابرهنه بدونِ عمّامه در پیِ اسبِ ناسزا بردند بزن امّا به من کنایه نزن کوچه جایی برایِ همهمه نیست طاقتِ هر مصیبتی دارم تابِ بد گفتنَت به فاطمه نیست باز هم شهر و کینه و شعله رهبرِ دین عذاب می‌بیند وای زینب نوایِ لبهایش غمِ بزمِ شراب می‌بیند پابرهنه تو می‌روی امّا .... خار در کوچه‌ها نَروئیده خانه‌ات مثلِ خیمه سوخته نَه .... دخترِ کوچکت نترسیده تو غریبی ولی به سینه‌یِ تو چکمه‌یِ سینه جا نمی‌گیرد خنجری نیست رویِ حلقومت در حرم کودکی نمی‌میرد جگرت پاره پاره شد امّا ..... نشده اهلِ بیتَت آواره حسرتِ دشمنت غنیمت نیست گوشِ دردانه‌ات نشد پاره مَحرمت پیشِ چشمِ نامحرم نَنِشسته به ناقه‌یِ عریان بدنِ بی‌سر و برهنه‌یِ تو زیرِ سُمِ‌ها نمانده در میدان روضه یعنی حسین در گودال روضه یعنی حریمِ سرگردان حنجرِ ساربان و انگشتر دامن و مویِ دختری سوزان روضه یعنی غروبِ عاشورا زینب و کاروانِ بی‌سالار جا گرفته به رویِ نیزه سری شده دنیا به رویِ سر آوار روضه یعنی بقیعِ بی‌زائر حرمی خاکی و عجیب و غریب شبِ جمعه حریمِ اربابم بویِ یاس و شمیمِ نرگس و سیب چه مدینه چه کربلا چه دلم غزلِ انتظار می‌خوانیم تا ظهورِ نگار هر جمعه به خدا بی‌قرار می‌مانیم بی‌قرارِ تقاصِ یاسِ کبود بی‌قرارِ بقیعِ غمباریم از اهالیِ مکتبِ صادق بی‌قرارِ ظهورِ دلداریم @sehreashk
۳۱ فروردین