اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مثلّث میلاد حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام از کرم هرچه بگوئیم کم است در حرم آنچه ندیدیم غم است شهرِ ما شهرِ دو صاحب‌ْعلم است هرکه دارد هوسِ کرب‌و‌بلا می‌سپارد به حسن کارَش را کارِ ما دستِ کریم اُفتاده دستِ رحمان و رحیم اُفتاده درِ این بیتِ‌عظیم اُفتاده اَیُّهاَالنّاس حرم شد وطنم نوکرِ ایل و تبارِ حسنم قاریِ مصحف و راویِ حدیث یارِ حقُّ و خارِ چشمِ اِبلیس به حرم تا که رسیدم بنِویس اِی مَلَک نامه‌یِ من را با آه که کَمَنْ زٰارَ اباعبداللّه سایه‌ای رویِ سرم همسایه می‌شوی بال‌و‌ُپَرم همسایه شهرِ ما با تو حرم همسایه حقِّ همسایه به همسایه رَواست حَرمت قطعه‌ای از کرب‌و‌بلاست مشتری را سرِ بازار ببین دلْ‌دلِ عاشقِ تب‌دار ببین حالِ آشفته‌ام اِی یار ببین که به دنبالِ ثواب و کرم است حاجتم هَروله‌ای در حرم است دلِ من لَک زده زائر باشم تو دعا کُن که مسافر باشم یک شبِ جمعه مُجاور باشم برسانم به حرم همشهری با غلامت نکند که قهری بَدم امّا به شما وصل شدم خانه‌زادت که شدم اَهل شدم سائلِ کویِ اَباالفضل شدم هرکجا مضطرب و حیرانم روضه‌یِ مشک و عَلم می‌خوانم عَلم اُفتاد حرم نیلی شد سهمِ گلها چقَدَر سیلی شد روضه‌ها روزیِ تحمیلی شد طفلکی طفلِ حرم خورد زمین العجل منتقمِ پرده‌نشین @sehreashk