﷽ 🕯. | قسمت ۰۷ | ✍🏼. برگرفتہ از ڪتاب شریف " انوارالملڪوت " تالیف عالم باللہ و بامراللہ سیدالطائفتین حضرت علامہ آیت اللہ سید محمد حسین حسینے طهـرانے قدس اللہ نفسہ الزڪیہ ____ 📌. عنوان: تكلّف در سجع نداشتن‏ ❖. شرط هفتم: أن لا يَتَكَلَّفَ السَّجعَ فى الدُّعاءِ. مراد از سجع آن است كه داعى خود را به تكلّف اندازد؛ اين در دعا مذموم است، چه به تكلّف ظاهرى مثل آنكه در عبارات و قافيه و وزن كلمات خود را مقيّد كند و توجّه خود را بدان معطوف دارد بطورى كه از توجّه به خدا به توجّه محض، به عبارات نيز التفات داشته باشد، و يا تكلّف باطنى مثل آنكه خارج از سنن غير مبدّله حقّ يا خارج از حدود و سعه خود چيزى طلب كند. دعاى بدون سجع آنست كه طبق مقتضاى حال بوده و تمام توجّه به خدا بوده، و از عبارت غافل شود و عبارات را سهل و آسان طبق افاده مرام خود ادا كند. ❖. در «عدّة الداعى» مرحوم ابن فهد فرموده است: " قطعاً يكى از شروط اينست كه حاجتش حرام نباشد و نيز قطع رحم نباشد و چيزى كه در آن بى‏ حيائى و اسائه ادب نسبت به شخصى است نباشد. مفسرون درباره اين آيه « ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً » گفته‏ اند: مقصود خشوع و حالت ذلّت و مسكنت و در خفاء بودن است و منظور از تتمه آن كه مى‏ فرمايد: خداوند معتدين را دوست ندارد، يعنى كسى نبايد از حدودش در دعاء تجاوز كند. مثل اينكه جايگاه پيامبران‏ را از خدا بخواهد. أميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند: اى كسى كه دعا مى‏ كنى، هيچگاه چيزى را كه انجام نخواهد شد از چيزى كه جائز و حلال نيست را از خدا مخواه. و نيز فرمودند: كسى كه بيش از اندازه‏ اش بخواهد، شايسته حِرمان و فقدان آن خواهد بود. | ۱ | ❖. غزّالى گويد: سزاوار است كه در موقع دعا از دعاهائى كه روايت شده تجاوز نكند، چون ممكن است انسان چيز ديگرى بخواهد كه مصلحت او در آن نباشد؛ و روى همين معنى در خبر يا در اثر وارد است كه به علماء حتّى در بهشت هم مردم نيازمندند. به علّت آنكه چون به مردم در بهشت گفته شود چه مى‏ خواهيد و چه تمنّى داريد نمى‏ دانند چه تمنّا كنند، مگر آنكه از علماء بپرسند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: مبادا در دعا بخواهيد به وزن و قافيه الفاظ بپردازيد و همين مقدار كه بگوئيد: خداوندا از تو درخواست مى‏ كنم بهشت را نصيبم فرمائى و آنچه مرا از گفتار و عمل به آن مى‏ رساند روزى نمائى و پناه مى‏ برم به تو از آتش دوزخ و آنچه از گفتار و كردار كه مرا به آن نزديك مى‏ سازد. ❖. تا آنجا كه مى‏ گويد: بدان مراد از سجع همان تكلّف و زحمت سياق عبارات است؛ اين منافات با تضرّع و تخشع دارد، نه آنكه مراد كلمات متوازنه باشد. اگر انسان در دعا كلمات فصيح و بليغى متوازن و متشابه با قافيه‏ هاى صحيح نيز بياورد ولى بدون تكلّف باشد و به خضوع و خشوع او ضررى نرسد به هيچ وجه اشكال ندارد؛ مانند كلام رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم: " أسألُكَ الأمنَ يَومَ الوَعِيدِ و الجَنَّة يَومَ الخُلُودِ و مَعَ المُقَرَّبِينَ الشُّهُودِ و الرُّكَّعِ السُّجُودِ و المُوفِينَ بِالعُهُودِ إنَّكَ رَحِيمٌ وَدُودٌ و أنتَ تَفعَلُ ما تُرِيدُ! || خداوندا از تو درخواست امان‏ مى‏ كنم در روز هول و هراس، و بهشت را تقاضا مى‏ كنم در روز بى‏ پايان قيامت، و مصاحبت با مقرّبين كه شاهد مراتب فضل و اكرام تو هستند، و هم‏نشينى با ركوع كنندگان و سجده كنندگان را، و كسانى كه به عهد با پروردگار خويش ثابت و استوار باقى ماندند. بدرستى كه تو رحيم و بسيار با محبّت و لطف هستى. و تو هرچه را كه مشيّتت تعلّق بگيرد، انجام خواهى داد " و امثال اين ادعيه كه با عبارات روان و فصيحى با قافيه‏ هاى لطيف در ادعيه مأثوره بسيار وارد است. | ۲ | ____ 📚. منابع و مصادر: ۱. عدّة الداعى، ص ۱۳۹ ۲. المحجّة البيضاء، ج۲ ، ص۲۹۲ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی