📅 22 ذی الحجه: واقعه هرشی و توطئه ترور پیامبر پيامبر اكرم (ص) پس از غدير در شب بیست و دوم ذی الحجّه به سمت مدينه حركت كرد. منافقین كه آمدن پيامبر اکرم (ص) را به مدينه برای خود خطرناک مى‌‏دانستند و می ترسیدند که مبادا آن حضرت پیام غدیر را در مدینه بازگو کند و راه را بر آنان ببندد، تصميم گرفتند پيامبر خدا (ص) را قبل از رسيدن به مدينه به قتل برسانند تا به خيال خود امامت و خلافت را از مسيرخود منحرف سازند. ♦️به همين علت در كوه‏‌‌هاى «هرشی»، بین راه مکه و مدینه پنهان شده و در مسيرى كه بايد شتر پيامبر (ص) از آنجا عبور مى‌‏كرد و دارای پرتگاهی بود قرار گرفتند تا در فرصت مناسب نقشه شوم خود را با رم دادن مرکب پیامبر (ص) و یا حمله به آن حضرت پیاده کنند. ♦️ جبرئيل نازل شد و به پيامبر (ص) عرض كرد: چهارده نفر در گردنه هرشی كمين كرده‏‌اند تا شتر شما را رم بدهند. پیامبر اکرم (ص) عدّه ای از نزدیکان را خبر کرده و تدابیر امنیتی را اعمال نمودند. یکی از یاران مهار شترِ حضرت را در دست گرفته و به پیش می رفت. هنگامی که به گردنه های کوه هرشی رسیدند، منافقین سعی کردند با پرتاب سنگ ها و ابزارهای خود شتر پیامبر (ص) را رم بدهند که پیامبر اکرم (ص) نهیب زد و فرمود: آرام باش بر تو چیزی نیست. از این رو مرکب آرام گرفت و به راه خود ادامه داد. ⬅️ آنگاه عمّار و حذيفه شمشيرهاى خود را كشيده، به دنبال آنان رفتند و منافقين با مشاهده این شرائط پا به فرار گذاشتند امّا در آسمان رعد و برقی زده شد و چهره آنها معلوم گشت و توسط همراهان حضرت شناسایی شدند و حضرت نیز همه آنها را دید و شناخت . ❇️ وقتی پیامبر اکرم (ص) وارد مدینه شد و به نماز ایستاد منافقین آمدند و در صف های نماز جای گرفتند حضرت پس از نماز رو به نمازگزاران فرمود: به خدا قسم شما را می شناسم و می توانم از بین جمعیّت شما را بیرون کشیده گردن بزنم! امّا می ترسم آیندگان بر من عیب بگیرند که پیامبر اسلام (ص) وقتی کارش سر و سامان پیدا کرد اطرافیان خود را گردن زد!! در نتیجه منافقین رسوا و توطئه آنها خنثی گردید. ✔️ از آن پس اصحاب، حُذيفه را منافق شناس مى‌‏دانستند، امّا پيامبراکرم (ص) حُذيفه را از بردن نام و افشای منافقین منع كرده بود. 📔 تفسیر قمی ج ۱ ص ۱۷۴ 🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃