🔻
حاج آقا عزالدین
صفحه 2 از 2
🔸آقای «حاج احمد جلالی» یکی از پیشگامان و یاران قدیمی نهضت اسلامی در زنجان، راجع به نقش حاج آقا عزالدین اشاره کرده و میگوید:
"روز عاشورای سال ۴۲ حاج آقا عزالدین در مسجد سید منبر رفته بودند و علاوه بر مسجد، تا نصف حیاط پر از جمعیت بود. حدود ساعت ۱۰ صبح فردی از بیرون مسجد آمد و چیزی به گوش ایشان گفت بعدا معلوم شد که دستگیری امام را اطلاع دادند. ایشان منبرش را ادامه داد و بعد از اتمام مراسم عزاداری به منزل رفتند. بعد از ظهر بود که گفتند حاج آقا عزالدین را گرفته و به تهران بردند. حدود ۴۵ روز بعد ایشان آزاد گشته و به زنجان آمدند. در شبهای چهارشنبه جلسهای غیر سیاسی داشتند و راجع به توحید صحبت میکردند. در پایان یکی از جلسات ایشان در رابطه با اوضاع زندان صحبت کردند و از جمله گفتند که سپهبد نصیری آمد به زندان و آقای فلسفی به بازداشت علما اعتراض کردند."
🔺همچنین آقای جلالی در قسمت دیگری از خاطرات خود میگوید:
"در آن ایام ظاهراً محوریت با آقا سید عزالدین بود و بعد مرحوم آقا سید هاشم وارد جریانات شدند، وی بعد از ورود داغتر از آقا سید عزالدین عمل کرد."(1)
🔹آقای "علیمحمد یگانه فرد" یکی از اهالی زنجان که در سالهای آغازین مبارزه در مساجد و پای منبر علمای زنجان حضور مییافته خاطرات خود را چنین بازگو میکند:
"یادم هست یک بار از مامورین ساواک در مسجد بودند حاج آقا عزالدین صریحا در منبر گفتند که همانطوری که انسان وقتی از کنار سگی رد بشود و دست و پای خود را گم کند، سگ او را گاز میگیرد، شما مردم نیز از این مامورین و پاسبانها نترسید و دست و پای خود را گم نکنید هیچ کاری نمیتوانند بکنند و شاید آنها از شما بترسند. و از ظلم و ستم رژیم صحبت میکرد تا اینکه منجر شد به این که ساواک ایشان را خواست. رئیس شهربانی آن وقت به نام سرهنگ نورالدین عادل به یکی از افرادش به نام سروان عطایی گفته بود که آقا را ببرند تحویل دهند. خود سروان عطایی نقل میکرد که تا روستای سایان بنده جرأت نکردم با ایشان صحبت کنم، در سایان گفتم که بنده مامورم و معذور! آقا گفته بودند اگر شما این را میگویید در کربلا شمر نیز یک مأمور بود.
باز یادم هست بنده چون عتبات میرفتم به واسطه یکی از آقایان درنجف خدمت امام رسیدم. امام از اوضاع ایران و زنجان از من سوال کردند و گفتند از علمای برجسته زنجان چه کسی است؟ گفتم: آقا عزالدین. ایشان فرمودند به ایران رفتی سلام بنده را به ایشان برسانید و بگویید دیگر عمر رژیم رو به پایان است."(2)
❇️بعد از وقایع خونین 15 خرداد سال 42 و دستگیری مخفیانه و تبعید امام به ترکیه، در شهرستانها نیز با طرق مختلف به علما و طرفداران نهضت، فشارهای گوناگون و سخت وارد آوردند، بدین ترتیب اوضاع مبارزاتی نیز عوض گردید. اغلب آنان که قبلا در صحنه بودند کوتاه آمدند و یا روش خود را عوض کردند.
🔺در شهر زنجان نیز شخصیت مهمی مانند حاج آقا عزالدین امام جمعه روش خود را عوض و یا حداقل تظاهر کردند به اینکه در امور سیاسی دخالت نمیکنند، و لذا جلساتشان نیز صرفا علمی گردید. ایشان با حفظ اعتقاد به باطلیّت رژیم شاه و اصالت و حقانیت نهضت اسلامی و راه امام خمینی از تظاهر زیاد به آن خودداری میکرد و تا رحلت آیتالله حکیم در سال 1349 هیچ گونه فعالیت سیاسی از خود نشان ندادند البته در این مدت، کوچکترین همکاری تلویحی نیز با رژیم نداشتند.
پاورقی:
(1)خاطرات آقای حاج احمد جلالی، پیام زنجان، شماره 10، سال 6، صفحه 8
(2)پیام زنجان، صفحه7 ( نقل شده در نشریه یاد شماره 36 - 35)
🔻عضو صراط زنجان شوید.
https://eitaa.com/serat_zanjan