صراط المستقیم
*📚 قسمت دوم : تبارشناسی قبائل فتنه (5)* *✅ امیرارجمند ؛ حلقه مفقوده موسوی تا منافقین* *✅ بخش اول :
*📚 قسمت سوم : تبارشناسی قبائل فتنه (5)* *✅ امیرارجمند ؛ حلقه مفقوده موسوی تا منافقین* *✅ بخش دوم : اشرافیت شبه علمی و شبکه‌های امنیتی* *☑ دکتر شاهرخ امیر ارجمند ، استاد فیزیک دانشگاه تهران بود . وی با حمایت دکتر نهاوندی رئیس فراماسونر دانشگاه تهران در این دانشگاه به مشاغل عالی رسید و در زد و بند های مقاطعه کاری ، سرمایه‌ ای به هم زده بود . اما موقعیت وی پس از ازدواج با لیلی امیر ارجمند ، تقویت یافته و توانست به حلقه مشاوران دفتر فرح ملحق شود . در دی ماه 1357 و روز های پایانی رژیم طاغوت ، شاهرخ امیر ارجمند به همراه ⛔ حسین نصر رئیس دفتر فرح ⛔ ، پیشنهاد می‌ دادند كه فرح با فرار شاه در ایران بماند و عهده دار امور سلطنت گردد و با قیافه روشنفکری ، طوفان انقلاب را مهار کند !* *📚 ( دست‌ نوشته‌ های یكی از رجال دربار پهلوی . فصلنامه بررسی‌ های تاریخی . مؤسسه مطالعات و پژوهش‌ های سیاسی . شماره 16 )* *☑ لیلی امیر ارجمند ، شخصیت محوری چندین شبکه جاسوسی بود . ارتشبد فردوست احتمال می‌ دهد که لیلی جهان آرا در سال « 1342 » برای پایان نامه تحصیلی خود ، مدتی را در آمریکا گذرانده و به سیا ، موساد یا « MI6 » ( ام آی 6 ) پیوسته باشد . همچنین ⛔ لیلی امیر ارجمند ⛔ ارتباط مشکوکی با عناصر سفارت های مجارستان ، چک اسلواکی ، روسیه و .. بر قرار کرده بود . بر اساس اطلاعات فنی و انسانی اداره کل هشتم ساواک ( ضد جاسوسی ) وی از طریق روابط غیر اخلاقی با دیپلمات های بلوک شرق همانند مجارستان ، لهستان ، چک و اسلواکی و ... مأموریت های خود را انجام می‌ داد . در یکی از گزارش های ساواک ، آمده است که تاریخ 24 اردیبهشت 1352 همراه با « استراگا » سفیر وقت چک و اسلواکی بود . همسر استراگا در خصوص ارتباط وی با ⛔ لیلی امیر ارجمند ⛔ ، عصبانی شد و با او به مشاجره پرداخت .* *☑ لیلی امیر ارجمند ، غیر از ارتباط با دربار و شبکه‌ های جاسوسی ، مأموریت های اداری هم داشت . او از موسسان و رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و رئیس کتابخانه دانشگاه ملی ، استادیار کتابداری دانشگاه تهران ، رئیس کتابخانه شرکت ملی نفت ، عضو هیئت امنای بنیاد آرشام ، عضو هیئت مدیره و موزه علوم و فنون و از اسفند 1353 عضو شورای آموزش کشور بود .* *📚 (سايت كانون پرورش فكري کودکان و نوجوانان)* *☑ دانشگاه ملی در واقع نخستین دانشگاه آزاد ایران بود که با شهریه دانشجویان بخشی از هزینه‌ های خود را تأمین می‌ کرد . دانشجویان این دانشگاه اغلب فرزندان اشراف رژيم طاغوت اعم از وابستگان به شبکه‌ های فراماسونری و حزب صهیونیستی بهائیت ، ارتش تاران ، سناتور ها ، سران ساواک و ... بودند . اساتید و کادر اجرائی دانشگاه نیز به نوعی وابسته به همین اشرافیت بودند . فرخ رو پارسا که بعد ها به وزارت آموزش و پرورش کابینه امیرعباس هویدا دست یافت ، ابتدا به عنوان نخستین مدیر کل زن در ایران ، در این دانشگاه مسئولیت داشت . بازماندگان این اشرافیت حتی تا سال های پس از انقلاب اسلامی ، همانند زنجیره ای به هم بسته و به هم پیوسته بودند . به طوری که دکتر هایی ندیمی که طولانی ترین ریاست را در این دانشگاه و دیگر دانشگاه‌ ها پس از انقلاب اسلامی داشت ، در سال های میانی دهه 1370 از اعمال تغییرات جدی در بدنه اجرائی دانشگاه پرهیز داشت و زمانی که دانشجویان در این خصوص به او هشدار می‌ دادند ، می‌ گفت : « این ها از قبل از انقلاب به هم وصل هستند . اگر کسی بخواهد یک کارمند جزء را جا به جا بکند ، فردا 40 نفر اعتراض می‌ کنند !»* *☑ در چنین فضائی ، ورود به این دانشگاه ، بدون سفارش ویژه ساواک و اشرافیت مذکور ممکن نبود . یا حداقل ساواک و اشرافیت حاکم بر این دانشگاه می‌ بایست نسبت به متقاضی ورود به دانشگاه حساسیت منفی نمی‌ داشت .* *📝 ادامه دارد* http://1agazade.blogfa.com/post/5 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2