می‌گفت ، رفته بودم حرم حضرت عباس جای ضریح دیدم یه پدری سر بچه شو چسبونده به ضریح یه چیزایی میگه بعد بچه شو کشید عقب یه چیزی بهش گفت بعد دوباره سر بچه شو چسبوند به ضریح