💠 سیصد و سی و نهمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی ... جند روزی از زادروز فرخنده ات گذشته، اما ... شهر همچنان غرق در شادی و شعف است ... رقص پرچمهای رنگارنگ سر در خانه ها در دست باد، شکوفه لبخند بر لبم می نشاند و ... شبنم نشسته بر برگ گلدان های شمعدانی صف کشیده در کوچه، دریای چشمانم را مواج می کند ... می دانی یوسف، به رسم هر ساله ... در خجسته ایام میلاد مسعودت ... حسی غریب در جانم جوانه زده؛ مرددم که سالروز هدیه شدن ات را به زمینیان، دست افشانی و‌ پایکوبی کنم ... یا بر غربت هزار ساله ات خون بگریم ... سه شنبه است و زمان قرار عاشقی ... را بنگر ... بنگر که چگونه عشق تو، مرد و زن، پیر و جوان‌ را گرد هم آورده ... شادی و اشتیاق میهمانانت را نظاره کن ... ببین که چگونه آتش عشق تو، بر جانشان شرر افکنده چونان که از سوز سرما بیمشان نیست ... آیا هنوز زمان آن نرسیده است که .... سه شنبه ای دیگر نیامدی و نگاه مان دست خالی برگشت ... اين سه شنبه به تاريخ هشتم اسفند ماه ۱۴۰۲، همزمان با ایام خجسته سالروز میلاد موفورالسرور ارباب مهربانمان، پدرمان، عشقمان، حضرت دلبر، حجة بن الحسن عسكری عجل الله تعالی فرجه الشریف، با پذیرایی، ساندویچ ماکارونی، سمبوسه، ذرت مکزیکی،کیک، شیرینی خامه ای، نسکافه، بیسکوییت، شیرین‌گندمک و پاپ کورن و اهداء گل نرگس، آویز ماشین، جانماز و جاکلیدی، عطر یاد یوسف زهرا سلام الله علیهما را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. میز ختم قرآن و صلوات، میز تبادل کتاب، میز خدمات پزشکی، میز کودک و نوجوان، میز خطاطی، میز گریم کودک و میز بادکنک‌آرایی از دیگر خدمات خادمین سه شنبه های مهدوی بود. کنعان چراغانی شده یوسف کجایی؟؟؟  اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ ... @seshanbemahdavi