eitaa logo
سه شنبه های مهدوی
1.1هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
360 ویدیو
5 فایل
مقدمه ای ست برای یادآوریِ عزیزترینی که در این شلوغی های زندگی،شده است غریب ترین..🌸 پرداخت نذورات سه شنبه های مهدوی👇 5892101403351352 بنام امیرحسین عسگری 🔹ارتباط با ما👈 @seshanbemahdavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب المهـ(عج)ـدی ... برخی از سروِ قامت رعنایت می سرایند و از جَعد گیسوان ریخته بر شانه ات ‌... از شب سیاه چشمان ات می گویند و از صوت روح نواز داوودی ات‌ ... من اما ... از دلاوری ات می گویم و از ذوب شدن ات در ولایت ... از بصیرت ات می نویسم و از صفا و پاکی باطن ات ... می‌گویم که شبیه ترین خلایق بودی در گفتار و کردار به او که تا قیام قیامت " اسوة حسنة " ای است برای ابناء بشر ... و چه روزی شایسته تر از زادروز فرخنده تو برای پیوند خوردن جوانان با وجود نازنین ات ... تا راه و رسم جوانی کردن از تو بیاموزند؛ تا آنگونه لایق شوند که جوانی شان‌ را در مقدم امام زمان شان فدایی نمایند. سه شنبه ای غرق نور و سرور فرا رسید ... قرار عاشقی این هفته به تاریخ اول اسفند ماه ۱۴۰۲ مقارن با شب خجسته میلاد باسرسعادت حضرت علی اکبر علیه السلام، . آرزو دارم که باشم در رکابت جان من آرزو بر من که در ظاهر جوانم عیب نیست   أللهم اجعلنا من خير أعوانه و أنصاره ... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی ... آسمانها و زمین ریسه بندان ... ملائک مسیر آسمان تا زمین را با قدح هایی از نهرهای بهشت آب پاشی می کنند ... و زمین ... در انتظار میهمانی که صاحب اختیار دنیاست ... تا از چشم حسودان در امان باشی ... خدا در گوشت " إن یکاد ..." زمزمه کرد و سوار بر بال ملائک به زمین روانه کرد ... و در نیمه ماهی سراسر نور و رحمت ... تو ... طاووس اهل بهشت ... به زمینیان هدیه شدی. امروز پس از هرار و صد و نود سال ... مثل هر سال جشن هدیه شدن ات را به زمین در حالی برگزار می کنیم که از دیدار چهره دلربایت محرومیم ... و حسرت نوشیدن شراب ناب آواز ملکوتی ات، کام مان را تلخ کرده ... این سه شنبه ... خلعت نوکری بر تن ... دو صد خنده بر لب و اشک شوق در دیده ... فرزندانت را میزبانی می‌کنیم؛ به این امید که نام و یاد شریفت در مشام جان شان بپیچد و آتش عشق ات چنان به قلب هاشان شرر افکند، که پس از آن، لحظه ای دوری ات را تاب نیاورند و همه یک صدا ... تو را از خدا آرزو کنند. سه شنبه ای غرق شور و شعف فرا رسید ... قرار عاشقی این هفته به تاریخ هشتم اسفند ماه ۱۴۰۲ مقارن با ایام سراسر نور میلاد موفور السرور ارباب مهربان مان حضرت حجة بن الحسن العسکری روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء ، . مبارک‌ باد و فرخنده، بساط عیش پاینده نسیم قدسی رحمت ز سمت سامرا آمد وَ أتمِم نِعمَتَکَ بِتَقدیمِکَ إیّاهُ أمامَنا حَتّی تُورِدَنا جِنانَک ... @seshanbemahdavi
💠 سیصد و سی و نهمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی ... جند روزی از زادروز فرخنده ات گذشته، اما ... شهر همچنان غرق در شادی و شعف است ... رقص پرچمهای رنگارنگ سر در خانه ها در دست باد، شکوفه لبخند بر لبم می نشاند و ... شبنم نشسته بر برگ گلدان های شمعدانی صف کشیده در کوچه، دریای چشمانم را مواج می کند ... می دانی یوسف، به رسم هر ساله ... در خجسته ایام میلاد مسعودت ... حسی غریب در جانم جوانه زده؛ مرددم که سالروز هدیه شدن ات را به زمینیان، دست افشانی و‌ پایکوبی کنم ... یا بر غربت هزار ساله ات خون بگریم ... سه شنبه است و زمان قرار عاشقی ... را بنگر ... بنگر که چگونه عشق تو، مرد و زن، پیر و جوان‌ را گرد هم آورده ... شادی و اشتیاق میهمانانت را نظاره کن ... ببین که چگونه آتش عشق تو، بر جانشان شرر افکنده چونان که از سوز سرما بیمشان نیست ... آیا هنوز زمان آن نرسیده است که .... سه شنبه ای دیگر نیامدی و نگاه مان دست خالی برگشت ... اين سه شنبه به تاريخ هشتم اسفند ماه ۱۴۰۲، همزمان با ایام خجسته سالروز میلاد موفورالسرور ارباب مهربانمان، پدرمان، عشقمان، حضرت دلبر، حجة بن الحسن عسكری عجل الله تعالی فرجه الشریف، با پذیرایی، ساندویچ ماکارونی، سمبوسه، ذرت مکزیکی،کیک، شیرینی خامه ای، نسکافه، بیسکوییت، شیرین‌گندمک و پاپ کورن و اهداء گل نرگس، آویز ماشین، جانماز و جاکلیدی، عطر یاد یوسف زهرا سلام الله علیهما را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. میز ختم قرآن و صلوات، میز تبادل کتاب، میز خدمات پزشکی، میز کودک و نوجوان، میز خطاطی، میز گریم کودک و میز بادکنک‌آرایی از دیگر خدمات خادمین سه شنبه های مهدوی بود. کنعان چراغانی شده یوسف کجایی؟؟؟  اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ ... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی ... خدا دلتنگی بابا حسین ات را برای مادر دید و تو را ... زهرای کوچک خانه ارباب ... به او هدیه کرد. شیرین زبانی ات قند در دل خانواده مهتاب آب می کرد و نوازش ابریشم گیسویت، دل از داداش اکبرت می برد. به دنیا از فراز شانه های ستبر عمو عباس می نگریستی و گونه های همچون برگ‌ گلت جز با بوسه چینی اهل حرم بیگانه بود ... نازدانه حضرت ارباب ... در زیر این گنبد نیلگون، هیچکس مانند تو، بهای وصل پدر را با بذل جان شیرین خریدار نشد ... ما نیز دیری است از درد هجران پدر ملولیم و در کنج خرابه این دنیا‌ چشم بر راه دوخته ایم ... تا مگر پدر از راه برسد و قصه غصه هامان را برایش بازگوییم و آن گاه جان در پیش مقدمش فدا کنیم ... دست های کوچک اما گره کشایت را بدعا برایمان بلند میکنی، بانو؟؟؟ سه شنبه ای دیگر فرا رسید ... قرار عاشقی این هفته به تاریخ پانزدهم اسفند ماه ۱۴۰۲، . بهای وصل تو گر جان بود، خریدارم ... وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ ... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... گوش کن ... می شنوی؟؟؟ اوست که تو را به میهمانی فرا خوانده ... بر سر خوانی به‌ وسعت‌ تمام‌ گیتی ... سفره ای سراسر نور و رحمت .‌‌.. ضیافتی که سفره‌ دارش جان عالم است؛ به نهر زلال رمضان جانت را شستشو بده ... به عطر کلام نورانی وحی معطر شو .‌.. با نیایش و مناجات با حضرت دوست در آغوش امن او مأوا گزین ... آنگاه دستهای خالی ات‌ را به تضرع به آسمان بلند کن و از عمق جان بخوان ....  اَللّـهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَيْكَ في دَوْلَة كَريمَة .... سه شنبه ای دیگر فرا رسید .... قرار عاشقی این هفته به تاریخ بیست و دوم اسفند ماه ۱۴۰۲ . روزه ام با ربنّای دیده ات وا می شود ... العجب از آن همه ذکری که در چشمان توست  وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِیمِكَ إِیَّاهُ ... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... برگ های یک تقویم دیگر ورق خورد و به انتها رسید ... شکوفه های یک بهار دیگر در اندوه نیامدن بهارت پرپر شد... جگر یک تابستان دیگر در عطش دیدار ماه رویت سوخت... برگ های یک‌ پاییز دیگر در حسرت فدا شدن در پیش قدم های نازنینت روی زرد کرد... نفس های یک زمستان دیگر به شماره افتاد، اما ... تو، حضرت بهار، از سفر بازنگشته ای ... دیگر بار صدای قدمهای بهار از پشت دروازه های شهر به گوش می رسد ... بهاری که رایحه سنبل و یاسمنش با عطر دل انگیر بهار قرآن در هم آمیخته ... و موسیقی دلنواز "اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ مَشِيئَتِكَ بِأَمْضاها"ی دعای سحرش با آهنگ خوش "حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ" تحویل سالش ‌در هم پیچیده ... به میمنت این تقارن فرخنده، امسال به دل هامان‌ نوید داده ایم که ... همراه بهاران برسد حضرت دلدار سه شنبه ای دیگر فرا رسید .... قرار عاشقی این هفته به تاریخ بیست و نهم اسفند ماه ۱۴۰۲ . ذکر حول حالنامان با تو أحسن می شود ای بهار بکر، ای باران نم نم، العجل  یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ بِظُهورِ الحُجَّة .... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... قرص قمر خانه علی که کامل شد، ماه خدا به نیمه رسید ... امروز نسیم از کوچه بنی هاشم عطر گل یاسمن را در کوجه پس کوچه های شهر مدینه می پراکند ... خانه علی و زهرا که نه، مدینه سراسر نورباران است ... امروز خورشیدی دیگر از خانه خاندان کرامت سر زده که کریم اهل بیتش می نامند ... از امشب مولا روزه اش را به شهد لبهای حسنش باز می کند و قلب زهرا به ستاره چینی از چشمهای حسن آرام می گیرد ... امروز سائلان پشت درب خانه مولا صف کشیده اند ... ما نیز به امید گوشه چشمی در پشت کرمخانه خاندان کرم مقیم می شویم به التماس دعای فرج‌. سه شنبه ای غرق نور و سرور فرا رسید .... اولین قرار عاشقی سال جدید این هفته به تاریخ هفتم فروردین ماه ۱۴۰۳، مقارن با سالروز میلاد همایون کریم آل طه، آقا امام حسن مجتبی علیه السلام . بخوان دعای فرج را بخوان به عشق حسن ...  یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ .... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... امشب آسمان ها غرق در ستاره های استجابتند و درهای هفت آسمان فراسوی زمینیان گشوده شده .... و زمین فرشتگان را میزبانی می کند. شب، شبی است شریف ... شبِ سر بر آستان حضرت دوست ساییدن ..‌ شبِ رقم خوردن مقدرات بشر ... و آینده بشریت یعنی تو ... یعنی نعمت حضورت ... یعنی دولت کریمه ات، همان بهشت موعودی که خدا به زمینیان وعده داده. می گویند یک ساعت تفکر برتر است از هفتاد سال عبادت ... و من ... به تقارن شق القمری که در سحر نوزدهم ماه خدا روی داد با شب های قدر می اندیشم ... مگر علی پدر امت نبود؟؟؟ مگر پیامبر شهر علمش نخواند.؟؟؟ مگر جبریل امین، در مدح رشادتهای او آواز "لا فَتی إلا عَلی لا سَیف إلا ذولفَقار" سر نداد؟؟؟ مگر اکمال دین و اتمام نعمت شرط قبول ولایت او برشمرده نشد؟؟؟ امت را چه شد که به شمشیر کین فرق آیینه تمام نمای خدا را شکافت؟؟؟ امشب ز شرم سر به زیر می افکنم .... دست های خالی ام را به آستان کبرایی پروردگار بلند می کنم ... الماس اشک از دیده می بارم و بر دامان آقایم امیرمومنان، دست توسل می زنم ... و از سویدای وجود از پروردگار مسئلت می نمایم ... هر آنچه بخل و حسد را از روح و جانم بزداید، تا هرکه را بر من برتری بخشید و برگزید. عزیز بدارم و بر او حسد نورزم ... تا مبادا روزی آتش بخل و حسادتم مرا روی در روی ولی بر حقش قرار دهد و بر او شمشیر برکشم. سه شنبه ای سراسر نور و رحمت فرا رسید .... قرار عاشقی مان این هفته به تاریخ چهاردهم فروردین ماه ۱۴۰۳، در آستانه شب بیست و سوم رمضان المبارک . خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست اللّهم طَهِّر قُلوبُنا مِنَ النِّفاقِ وَ مِنَ الغلِّ وَ مِنَ الحِقدِ وَ الحَسَد ... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... و یک رمضان دیگر بر ما گذشت ... یک ماه هم سفره بودن با تو، حضرت عشق، در ضیافتی به وسعت تمام‌ گیتی ... هم نفس شدن با تو در سحرهای ستاره باران ... معطر شدن به رائحه دل انگیز "یا عَلیُّ و یا عَظیم" ای که عطرآگین به نفس های نرگسی توست ... نوشیدن موسیقی روح نواز "ربنا " به این امید که روزه مان را با ربنای دیده تو بگشاییم... و ترنم "بالحجة ... بالحجة " ... در لیالی سراسر نور قدر، آنگاه که قرآن بر سر، در دل آرزو می کردیم که ای کاش قرآن را که از سر برمیداریم تو دست نوازش بر سرمان بکشی و تنگ در آغوشمان بگیری ... حضرت‌ ماه ... امشب، چشم ها به جستجوی هلال ماه نو، آسمان را در می نوردد... بر ما ببخش که سالیانی است ماه روی تو را گم کرده ایم و به دنبال نشانه ای از عید سر به هوا شده ایم ... غافل از اینکه هلال عید در ابروی یار باید دید ... سه شنبه ای سراسر نور و رحمت فرا رسید .... قرار عاشقی مان این هفته به تاریخ بیست و یکم فروردین ماه ۱۴۰۳، در آستانه عید سعید فطر . ماه من! طايفه ى روزه بگيران چه كنند؟ شبِ عيدى كه تو پنهان شده باشى جايى ! وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ ... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... در بین دریای خروشان جمعیتی که همچون موج در حرکت است، حال دلم خوبِ خوب است ... نسیم خنکی صورتم را می نوازد، گویی فرشته ای با بال لطیفش گونه ام را نوازش می کند .. صدای بال ملائک همراه با نجوای عاشقانه زوار، گوش‌ جانم را به نوشیدن زیباترین موسیقی دنیا میهمان میکند ... لبخند مهربانانه خدام که به میهمانان سلطان رئوف خوشآمد میگویند، به جانم‌ می نشیند ... خود را در خانه پدری احساس میکنم. نیمه شب است، اما حرم نورباران است ... غرق در خوشبختی، صدای بال کبوتری، مرغ دلم را از جنت الرضا به جنت البقیع روانه می کند ... ناگاه پرده سیاه شب بر چشم هایم سایه می افکند، تا چشم کار میکند تاریکی است و تاریکی ... سکوتی جگرسوز بر فضا حکمفرماست؛ سرم را به این سو و آن سو می گردانم ... نه خادمی می بینم، که دست بر سینه و لبخند بر لب، پذیرای میهمانان پاره های قلب پیامبر مهربانی ها باشند ... نه حتی زائری که سر بر کاشیهای خنک حرم‌ گذاشته، و زیارت نامه بخواند و آرام آرام بر غربت خاندان رسول بگرید ... دلم هزار پاره می شود؛ کبوتر جانم بر روی خاک های گرم بقیع می نشیند و در تاریکی مزار مطهر چهار خورشید درخشان آسمان امامت را جستجو می کند ... با دلی خونبار و چشمانی بارانی زیر لب شعری را زمزمه میکنم و دلم آرام می گیرد ... شب كه تاریك است و در بر روی مردم بسته است زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع سه شنبه ای دیگر فرا رسید .... قرار عاشقی مان این هفته به تاریخ بیست و هشتم فروردین ماه ۱۴۰۳، در آستانه هشتم شوال،سالروز تخریب قبور ائمه بقیع . ای ولی حق، تسلا بخش دلهای حزین خیز و سامان ده به گلزار پریشان بقیع وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ ... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی ... چندی است تمام سرمایه و افتخارم مدال نوکری توست که بر سینه دارم ... چندی است عزتی اگر دارم، همه از عطر نام دل انگیز توست، که زندگیم را عطرآگین کرده .‌‌.. اما میدانی یوسف ... همواره از خود می پرسم، آیا حقیقتا مرا شایسته خادمی آستان مقدس ات میدانی؟؟؟ آیا گفتار و اعمالم آنگونه است که لبخند رضایتی شود و لحظاتی بر صورت مهربان ات نقش بندد؟ می شود روزی اگر تصویر ماه رویت میهمان چشم های ناقابلم گردد؛ آنگونه که جد بزرگوارت حضرت هادی علیه السلام سید الکریم را دوست و ولی خود خواند، مرا دوست و یار خود بخوانی؟؟؟ یا همچون علی بن‌مهزیار گوشهایم را به صدای ملکوتی ات بنوازی و بگویی " کجا بودی؟روز و شب انتظارت را می کشیدم" ... می شود در قنوت نماز شب ات مرا نیز یاد کنی و بگویی " خدایا او را برای من حفظ کن ...؟؟؟ سه شنبه ای دیگر فرا رسید .... قرار عاشقی مان این هفته به تاریخ چهارم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، در آستانه سالروز رحلت سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی و شهادت حضرت حمزه علیهما السلام . در بين قنوتت من آلوده دعا كن ... وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ .... @seshanbemahdavi