بسم رب المهـ(عج)ـدی .... در بین دریای خروشان جمعیتی که همچون موج در حرکت است، حال دلم خوبِ خوب است ... نسیم خنکی صورتم را می نوازد، گویی فرشته ای با بال لطیفش گونه ام را نوازش می کند .. صدای بال ملائک همراه با نجوای عاشقانه زوار، گوش‌ جانم را به نوشیدن زیباترین موسیقی دنیا میهمان میکند ... لبخند مهربانانه خدام که به میهمانان سلطان رئوف خوشآمد میگویند، به جانم‌ می نشیند ... خود را در خانه پدری احساس میکنم. نیمه شب است، اما حرم نورباران است ... غرق در خوشبختی، صدای بال کبوتری، مرغ دلم را از جنت الرضا به جنت البقیع روانه می کند ... ناگاه پرده سیاه شب بر چشم هایم سایه می افکند، تا چشم کار میکند تاریکی است و تاریکی ... سکوتی جگرسوز بر فضا حکمفرماست؛ سرم را به این سو و آن سو می گردانم ... نه خادمی می بینم، که دست بر سینه و لبخند بر لب، پذیرای میهمانان پاره های قلب پیامبر مهربانی ها باشند ... نه حتی زائری که سر بر کاشیهای خنک حرم‌ گذاشته، و زیارت نامه بخواند و آرام آرام بر غربت خاندان رسول بگرید ... دلم هزار پاره می شود؛ کبوتر جانم بر روی خاک های گرم بقیع می نشیند و در تاریکی مزار مطهر چهار خورشید درخشان آسمان امامت را جستجو می کند ... با دلی خونبار و چشمانی بارانی زیر لب شعری را زمزمه میکنم و دلم آرام می گیرد ... شب كه تاریك است و در بر روی مردم بسته است زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع سه شنبه ای دیگر فرا رسید .... قرار عاشقی مان این هفته به تاریخ بیست و هشتم فروردین ماه ۱۴۰۳، در آستانه هشتم شوال،سالروز تخریب قبور ائمه بقیع . ای ولی حق، تسلا بخش دلهای حزین خیز و سامان ده به گلزار پریشان بقیع وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ ... @seshanbemahdavi