بسم رب المهـ(عج)ـدی ... بر برگ برگ دفتر تاریخ، نام بلند اجداد شریف ات همچون ستارگانی پرنور می درخشد ... همان ها که در شب ظلمانی دنیا کوکب هدایت شدند و در کوره راه ها به وادی نور و سعادت رهنمامان شدند ... بر کویر تشنه روح مان همچون باران باریدند و نهال عشق و مهربانی در قلب هامان نشاندند ... کلام روح بخش شان همچون موسیقی دلنواز، گوش جان مان را نوازش کرد و بر دل هامان نقش بست ... گرمای نگاه حیات بخش و تبسم شیرین شان کلبه تنگ و تاریک قلب های نا امید را نور امید تاباند و حیاتی دوباره بخشید ... مهربان من ..‌. تنهاترین و غریب ترین معلم تاریخ ‌‌‌‌‌‌‌... معترفم که شاگرد ناسپاسی بوده ام؛ که درس انتظار را خوب نیاموخته ام؛ و در کلاس انتظار، مکرر غایب بوده ام، اما ... جرعه ای از شراب ناب چشمان ات ... قطره ای از زمزمه صدای دلنشین ات ... و گرمی نوازش دستان پر از مهرت ... حتی طفل گریزپایی چون مرا معتکف مکتب انتظارت می نماید ... نگاه ات را از من بازمگیر، گوش جانم را به وعده دیدار بنواز و سخت در آغوشم گیر تا لحظه ای از دامان پرمهرت جدا نشوم. سه شنبه ای دیگر فرا رسید .... قرار عاشقی مان این هفته به تاریخ یازدهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، . ما مشقِ غمِ عشقِ تو را خوش ننوشتیم اما تو بکش خط به خطای همه ی ما وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ .... @seshanbemahdavi