وقتی در مورد کتابخوانی با شخصی حرف میزنم که در جواب میگه:
❌
من اصلا نمیتونم کتاب بخونم ❌
یاد سال اولی میوفتم که تصمیم گرفته بودم منم کتابخون بشم.
درسته که کتاب دست و پا نداره و رزمیکار نیست ولی وقتی میخوای شروع کنی به خوندنش انگار افتادی وسط یه مبارزهٔ نفسگیر که تو هی داری مشت میزنی و اون جاخالی میده و بعد با یه ضربه پای چشمت بیهوشت میکنه😵💫
بیشتر از دوماه هر دفعه کتابم رو برمیداشتم و تلاش میکردم که بخونم، چشمام لوچ میشد و صبح با صدای زنگ گوشیم بیدار میشدم.
مرحلهٔ دوم عجیبتر بود.
دیگه میتونستم چند صفحه رو بخونم
ولی انگار جملهها به
زبان مریخی بود نه فارسی😒
اینجور وقتا آدم یه عالمه برچسب اَلکیه روانشناسی هم به خودش میزنه!
وسط درگیری با جملات فارسی به خودم میگفتم:
پس تو چطوری دانشگاه رفتی؟! آهان شایدم چون سنم رفته بالاتر اینجوری شدم.
در آخر هم که اگر جملهٔ نکنه دارم آلزایمر میگیرم رو نگیم انگار امتیاز کاملِ مرحلهٔ من نمیتونم کتاب بخونم رو نگرفتیم.
☀ ولی دوستان خبر خوش اینه که
ما هیچیمون نیست، فقط مغز یه عضو تنبله! انقدر تنبل که ترجیح میده باهات همکاری نکنه تا تو دست بکشی...
#خاطرات
#کتابخوانی
#رادیوستارگان
انتشارات ستارگان درخشان
@setaregaannderakhshan