🔘حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام 📝آیت الله غروی اصفهانی (کمپانی) عمری اَر موسی کاظم ز جفا مَسجون بود در صدف گوهرِ بحرِ عظمت مکنون بود مظهر غیب مصون بود و حجاب ازلی اسم اعظم ز نخست از همه کس مخزون بود ماه کنعان بُد و شد گاه تنزّل در چاه یا که زندان شکم ماهی و او ذوالنّون بود کاظمُ الغَیظ که با صبر و شکیبائی او صبر ایوب چه یک قطره که با جیحون بود پرتوی بود که تابید از این نور جمال آن تجلی که دل موسی از او مفتون بود پور عمران نکشید آنچه که موسی زِ رَشید ظلم فرعون نه همچون ستم هارون بود پای در سلسله، سر سلسلۀ عشق نهاد لیلی حُسن ازل را زِ ازل مفتون بود سِندی اَر زهر ستم ریخت بکامش چه عجب تلخی کام وی از تلخی زهر افزون بود از رُطب سوخته موسی چه ز انگور رضا نخل وحدت ثمرش میوۀ گوناگون بود کس ندانست در آن حال که حالش چون گشت غمگسار وی و غمپرور وی، بیچون بود گر بمطموره غریبانه بجانان جان داد دل بیگانه و خویش از غم او پر خون بود شحنۀ شهر اگر شهره نمودش چون مهر لیک از بار غمش فُلک فَلک مشحون بود 🆔 @setayeshgaran_ashuraee