🔹آدرس‌های غلط در مسیر تحول 🔸نکاتی درباره خطر ارتجاع صداوسیما در حوزه برنامه‌سازی ⁦✍️⁩ سید علی سیدان بخش اول: تیم جدید مدیریت صداوسیما، مأمور به «تحول» در رسانه ملی است. سندی برای این تحول نوشته شده که تایید رهبری نظام را دارد. تحول، هر چه باشد، این نیست که همان چهره‌های سابق، آنتن اصلی، ساعات طلایی، پول‌های کلان، کم‌ترین خط قرمزها و بیشترین توجه‌ها را داشته باشند؛ و افراد انقلابی را در گوشه و کنار سازمان به شکل پراکنده مشغول ساختن و پخش ویژه‌برنامه و خرده‌برنامه کنیم و همواره در یک استضعاف مضاعف نگه داریم. اگر بنا بر این بود، مدیریت قبلی، همین کار را می‌کرد و قطعاً برای انجام این کار شایسته‌تر بود. طبق سند تحول، راهبرد تلویزیون در دوره جدید، مدیریت «خط سبزی» به جای «خط قرمزی» است. خط سبزی یعنی مجری‌ها و برنامه‌ها، به نحو ایجابی با اصول انقلاب مستضعفان، جمهوری اسلامی و سیاست‌های رسانه ملی، سازگار و یگانه باشند. ورود چهره‌هایی به عنوان مجری، که نه‌فقط خط سبزی نیستند، بلکه در مشی و مرامشان مراعات خطوط قرمز را هم نکرده‌اند، چه توجیهی دارد؟ آنتن دادن به کسی که از نمایش سبک زندگی متعفنِ اشرافی خود (سبکی از زندگی که یک درصد مردم هم شبیه آن نیستند) ابایی ندارد، آیا به معنای میدان دادن به سلایق گوناگون و احترام به کسانی است که «مثل ما فکر نمی‌کنند»؟! ریختن میلیاردها تومان به پای آن مجریِ پروازی از کیش که اگر بگوییم به نظام و رسانه‌اش نیش و طعنه نزده (که زده) و عذرخواهی هم نکرده، چه معنایی می‌دهد؟ کسی که تذبذب و «شل‌کن‌سفت‌کن» جزو شخصیت و تاکتیک اوست و با همین ابزار مدام کاسبی ثروت و شهرت کرده و در بزنگاه‌ها پشت مردم و نظام را خالی کرده است. آیا تصور می‌کنیم همین که طرف به تلویزیون بیاید به معنای این است که خودش را کاسب جلوه داده و خراب کرده؟! به‌فرض که طرف خودش را لجن‌مال کند. شما با این کسی که اعتبارش را اینطور از دست داده، می‌خواهید چه پیام مؤثری منتقل کنید؟