📖حوادث بعد از واقعه عاشورا
✍️موضوع:
در راه شام
پس از این رویدادها ابنزیاد سر مقدس امام حسین علیهالسلام را با سه نفر به سمت یزید فرستاد و دستور داد تا زنان و کودکان را آماده سفر کنند و بر گردن علی ابن الحسین علیهماالسلام غل و زنجیر بزنند و آنها را همراه شمر و محفر ابن ثعلبه به دربار یزید حرکت دهند.(۱)
ابن زیاد سر مطهر را به زحر بن قیس داد و سر اصحاب هم به او داده شد و او را نزد یزید فرستاد و ابو برده بن عون ازدی و طارق ابن ابی ظبیان و جمعی از اهل کوفه را با او روانه کرد تا بر یزید وارد شوند.(۲)
راوی میگوید: پیر مردی نزدیک اسرا آمد و خطاب به حرم حسین و بانوان آن حضرت که کنار مسجد ایستاده بودند، گفت: حمد و سپاس مخصوص خدایی است که شما را به قتل رسانید و هلاک نمود و با کشته شدن مردان شما، شهرها را امنیت بخشید و امیرمؤمنان را بر شما مسلط ساخت!
امام سجاد علیهالسلام به او فرمود: «ای پیرمرد! آیا قرآن خواندهای؟»
پیرمرد گفت: آری!
حضرت فرمودند: «آیا معنای این آیه «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى »(۳) را میدانی؟
بگو ای پیامبر! من برای انجام رسالت خویش از شما اجر و مزدی نمی خواهم، جز این که با خویشاوندان من نیکی نمایید؟»
پیرمرد گفت: آری! این آیه را در قرآن خواندهام.
حضرت امام سجاد علیهالسلام فرمودند: خویشاوندان پیغمبر، ما هستیم.
ای پیر مرد! آیا در سوره بنی اسراییل خوانده ای که: «حق خویشاوندان و نزدیکان را ادا نما؟»
فرمودند: «آن خویشاوندان و نزدیکان (که مراد آیه میباشد) ماییم.
ای پیرمرد! آیا این آیه را خواندهای: «بدانید هرآنچه به عنوان غنیمت و سود میبرید، خمس آن متعلّق به خدا و رسول او و نزدیکان رسول خدا میباشد.»؟
پیرمرد گفت: آری!
حضرت امام سجاد عليهالسلام به او فرمودند: ماییم خویشان و نزدیکان حضرت پیامبر.
آیا این آیه را خواندهای: همانا خداوند اراده کرده است که هرگونه رجس و ناپاکی را از شما خاندان دور کرده و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
پیرمرد گفت: آری! این آیه را نیز خواندهام
حضرت امام سجاد عليهالسلام فرمود: ماییم آن خاندانی که خداوند آیه تطهیر را در شأن و منزلتشان نازل نمود.
راوی گفت: پیرمرد سکوت نمود، در حالی که آثار پشیمانی در چهرهاش نمایان بود، پس از لحظاتی گفت: تو را به خدا قسم میدهم، آیا این آیات قرآن در شأن شما نازل شده است؟
حضرت امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
به خدا سوگند، بی هیچ شکّ و تردید، ما همان خاندان هستیم و به حقّ جدم رسول خدا که همان خاندانیم.
راوی گفت: پیرمرد گریست، عمّامه خود را بر زمین کوبید، سپس رو به آسمان کرد و گفت:
بارخدایا! من بیزاری میجویم از دشمنان جنّی و انسی آل محمّد.
پیرمرد به حضرت گفت: آیا هنوز راه توبه برای من باز است؟!
حضرت فرمودند: آری! اگر توبه نمایی، خداوند نیز توبه تو را خواهد پذیرفت و تو با ما خواهی بود.
او عرض کرد: من توبه میکنم! هنگامیکه این جریان به گوش یزید رسید، دستور داد تا او را بکشند.(۴)
طبری به نقل از نویسنده «طبقات» و او نیز از «مالک ابن اسماعیل» و او از «سهل ابن شعیب» و او از پدرش و او نیز از «منهال» آورده است که:
در شام بر چهارمین امام نور عبور کردم و حال او را پرسیدم.
او فرمود: از مرد کهنسالی چون تو بعید است که از وضعیت ما آگاه نباشی.
اگر نمیدانی بدان که:
ما در این جامعه شرایطی مانند شرایط بنی اسراییل در استبداد فرعونیان داریم که قرآن میفرماید: «يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُم»(۵). در استبداد اموی کار ما به جایی رسیده است که با ناسازاگویی به سالار ما امیرمؤمنان بر فراز منبرها و خطبههای نماز جمعه به دشمنان ما تقرب میجویند.
آنگاه فرمود: «منهال»! قریش به برکت وجود گرانمایه پیامبر، خود را از همه جهان عرب برتر شمرد و جهان عرب به برکت خورشید جهان افروز رسالت، خود را برتر از مردم گیتی شناخت و جهانیان نیز به این شکوه و برتری اعتراف کردند.
و با اینکه طبق معیار آنان (که محمد صلی الله علیه و آله را مایه فخر و مباهات و برتری عرب و قریش می دانند) ما که فرزنـدان او هسـتیم و او از ماست، از همگان برتریم.
اما همین قریش، هستی و حقوق ما را نیز غارت کرده و کار را به جایی رسانیدهاند که حقوق انسانی ما را نیز رعایت نمیکنند.
آری! این حال و روز ما در استبداد اموی است.(۶)
📚منابع:
۱. اولین تاریخ کربلا، ص۴۰۸
۲.ترجمه کامل نفس المهموم ص۲۰۰. مقتل الحسین (المقرّم) ص۴۴۱
۳. سوره الشوری آیه۲۳
۴. لهوف، ص۲۳۶. منتهی الآمال ص۲۳۸. ترجمه کامل نفس المهموم ص۲۰۶. مقتل الحسین(المقرّم) ص۴۴۸
۵. سوره البقره آیه۴۹
۶. مقتل الحسین، ص۴۶۵. ترجمه کامل نفس المهموم ص۲۲۰
#وقایع_محرم
#حوادث_بعد_از_واقعه_عاشورا
@sh_hosein