دنیا برای اهل معنا نیست کامل باید که بیرونش کنم از فکر و از دل من از تبار مردمانی بی ریایم اهل دهی با مردمان پاک و فاضل دل بیقرار کوچه ای با عطر یاسم دلتنگ آن بوی گل ایوان منزل آمیخته با خون من عطر اقاقی در خانه ای زیبا که بود از خشت و از گل لُر زاده ای بی غلّ و غش مانند رودم هر مقصدی جز سینه ی دریاست باطل از اسب می افتم ولی از اصل هرگز هر کس برای کرنش ما نیست قابل با اینهمه دل را به دستانت سپردم امّا بگو از اعتمادم چیست حاصل؟! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky