غم جوانه می زند بی روی ابراهیم ما دل پریشان می شود بی هوی ابراهیم ما در کمند زلف مهرش دل چه شیدا می شود جان چه زیبا می شود از خوی ابراهیم ما رفته طاقت از بر اهل ولا با این فراق خم شده هر قامتی در کوی ابراهیم ما رگ رگ احساس او عشق حسین فاطمه شد معطر کشورم ازبوی ابراهیم ما آن شب پر حجم آه وحسرت ودلواپسی شدنگاهی غرق غم هم سوی ابراهیم ما در مسیر عاشقی هرگز نشد آشفته حال وقت آخرغرق خون گیسوی ابراهیم ما با تمام شوق خود پرزد به دنیای وصال اهل بیت مصطفی ص دلجوی ابراهیم ما قطره قطره مهر او جاری شده بر قلب ما گشته جانها در عطش ازجوی ابراهیم ما آسمان شعر من رخت عزا بر تن نمود غم جوانه می زند بی روی ابراهیم ما @shaeranehowzavi