eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
628 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
168 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
سوگند به کوه داغدار ابراهیم ایران شده‌ آه... بی‌قرار ابراهیم برگرد شهید عشق و خدمت برگرد آن روز که می‌رسد بهار ابراهیم @shaeranehowzavi
ا🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای دوست به سوی دوست عازم شده ای مهمان عزیز حاج قاسم شده ای عمری به مسیر آل هاشم بودی امروز شهیدِ آلِ هاشم شده ای 🤲 اللهم إنا لا نعلم منهم إلا خیرا 🤲 @shaeranehowzavi
سید؛ نه کسی گفت که این مرد، چه از جامعه خورد نه هیچ کسی گفت که در بسترِ آسوده بِمرد معلوم شد از روزِ سرآغازِ جهادت به خدا دنبال تو می گشت شهادت که تو را یافت و برد @shaeranehowzavi
اردیبهشت بود که مشهد دلش گرفت در روز عید با خبری بد دلش گرفت خادم ،حرم نبود ولیکن کبوتری از دور بال بال که میزد دلش گرفت مِه شد هوای قلب تمامی زائران گلدسته بغض کرد وَ گنبد دلش گرفت اما امام ، گرم به آغوششان کشید کوه از شکوه عرض خوش آمد ، دلش گرفت جنگل صبور بود ولی ابر گریه کرد سِیلی که ماند پشت همان"سد" دلش گرفت... @shaeranehowzavi
هدایت شده از ادبی-اشراق
🔴فراخوان شعر 🔹با موضوع حادثه شهادت آیت الله رئیسی و همراهان 🔸از سلسله نشست‌های ماهانه‌ی حجره‌های ساحلی 🔻ویژه‌ی شاعران طلبه سراسر کشور 🔹با اهدای جوایز نقدی به سه اثر برگزیده 📆مهلت ارسال آثار: تا ۳ خردادماه ۱۴۰۳ 🔰شاعران طلبه اشعار خود را تا تاریخ یاد شده از طریق نرم افزار ایتا به دبیرخانه فراخوان ارسال کنند. 📲 راه‌ ارتباطی دبیرخانه: @eshragh_adabi 🔸اداره هنرهای ادبی، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی @eshragh_adabi
(در سوگ رئیسی که خادم مردم بود) درد پشت درد اما استوار گر چه دلهای مریدان بی قرار آفتابی روز و شب تابیده است تا نماند نور او در استتار سبز می گردد ز راهش هر امید او نوید عاشقان سر به دار با شهادت، یاد او جاوید شد عشق هم با نام او شد ماندگار خادم مردم، مرید رهبری مانده از وی در دل ما یادگار عاقبت گردید روشن بیدریغ غربت گل در نگاه روزگار گر مروت خاستگاه عشق یافت می شود در حرمت او آشکار @shaeranehowzavi
ابر تیره آمد و روی سر ایران نشست مرد میدان جهاد از بین ملت رخت بست لحظه ای اشک و کمی خنده بهم پیچیده بود رشته ی امیدِ برگشتت ولی از هم گسست کل ایران تا سحر یکریز، بارانی شدند بر دو بال استجابت رفته ای تا دور دست غیرت و مردانگی، ایمان و صبر و اقتدار راز مزد کم نظیر خادم پروانه است خواب دیدم بین باغ سبز و زیبای رضا در لباس نوکری، شیدایی و آرام و مست جای تو خوب است؛ آیا حال ما را دیده ای؟! از غم تو قلب ایران سوخت و پشتش شکست... @shaeranehowzavi
شکوفایی ایران معنی فصل بهارش بود کسی که خدمتِ مردم دلیل افتخارش بود کسی که دست‌گیرِ دستِ مردم بود دستانش همیشه دست حق در هرکجایی در کنارش بود همیشه دشمنانِ مردم از او سخت ترسیدند رییسی که عطوفت با ضعیفان کار و بارش بود نشد دلخسته از نامهربانی‌های نامردم گواه من دلِ دریا و قلب بردبارش بود کسی که خادمی را راه و رسم عاشقی می‌دید چنین فوز عظیمی عاقبت در انتظارش بود @shaeranehowzavi
گرچه پرواز است در تقدیر مردان خدا دل ولی می خواست برگردی تو در آغوش ما باز هم دل داغدار خادمی دلسوز شد شد شهادت مزد خدمت نوش بادا بر شما @shaeranehowzavi
خبر رسید و به اشک مدام می خوانیم بگوش، مردم این شهر رفت ابراهیم! خبر رسید که فرهاد سمت شیرین رفت خبر رسید که ای وای خادم دین رفت! جهاد بود وفا، هرچه بود خدمت کرد سپرد زندگی اش را به عشق و هجرت کرد اگرچه شهر به صد ها عزا، عزادار است چه غم، که حضرت حق، قادرست و بیدار است شهادت است طریق اهالی این شهر شده است نام شهیدان نشانی این شهر اهالی وطن من فدایی حرم اند که با شهید شهیدان-حسین-هم قسم اند @shaeranehowzavi
🇮🇷 🌷 شهید خدمت سعید بود که فرجام او سعادت شد شهید زیست که شایستۀ شهادت شد تمام عمر شریفش جهاد و خدمت بود شهید راه خدا و شهید خدمت شد @shaeranehowzavi
ای رئیس باکفایت خادم مولا رضا ع مثل قاسم توشدی پرپر به راه مرتضی در تمام خدمتت بودی پر از شوق وامید بر علی چون مالک اشتر تو بودی با وفا طعن دشمن راخریدی تا کنی خدمت به ما مثل استادت بهشتی مرد مظلوم خدا من چه گویم از مرامت سیدوالا تبار باکفایت با فقاهت عالم بی ادعا مهر مولانا رضا شد حاصل دنیای تو این همه مجد وفخامت شدبرایت باولا با رضا جانت چه عهدی کرده بودی ای عزیز درمیان دور هشتم روز او گشتی فدا قلب رهبر شد محاط غم زهجر خاطرت یاعلی موسی الرضا کن جان اودوراز بلا دیگر ای مرد خدا گشتی مهاجر سوی حق نزد بابت مصطفی ص برما بکن هردم دعا بوی ارباب شهیدان بی گمان بر تورسید باشهادت گشته ای الگوی پاک باخدا در تهجد بارها کردی دعای وصل خود شد دعایت مستجاب ای سید درد آشنا من چه سازم بی وجودت مرد میدان جهاد برتو وبر جمع یاران بیکران مدح و ثنا در هوای اهل بیت بودی غلامی کم نظیر در حریم حضرت سلطان عشق گیری بقا @shaeranehowzavi
به نام خدا باران همان اشک خداوند است، در صحنتان بسیار می‌آمد هر چند که رگ های ما می سوخت!،هرچند که رگبار می‌آمد سیل آمد و یک شهر دریا شد، صدها کبوتر در دلم جا شد دیدم رواقت هم عزادارست!،سوز غمی انگار می امد اردیبهشتی روبه پایان بود،من در بهاری سرخ می دیدم هی لاله لاله، هرچه پروانه،پیوسته از دیوار می امد ما گم شده در تیره پستوها،در پایتختی از هیاهوها در نقطه های ساکت مرزی،باران خون این بار می امد مردی که سودای شهادت داشت،بر آستان حق ارادت داشت آن شب که از دریا روایت داشت،خونین تن از پیکار می امد باران و مه در جنگل و طوفان،باران می امد،وه! چه بارانی! آن مرد بارانی تر از باران ،ازقاب عکسی تار می امد دستان خاکی،بال و پر خاکی،چشمان خیس مهربان خاکی ان پر کشیده در شب باران،بارخت خون ازکار می امد @shaeranehowzavi
🖤 خادم‌الرضا 🖤 . . نشسته‌ام که از این جاده ناگهان برسی از این کرانه بیایی به بی‌کران برسی به شهر سوختگان بنگری سراسیمه میان مرثیه‌ی باغ ارغوان برسی تهمتن است به چاه و شغاد می‌خندد خدا کند که شبی دست بر کمان برسی به زیر سقف ترک‌خورده خفته‌اند، مگر بدون وقفه به سیلاب سیستان برسی در این غبار، ببین حال‌ و روز خوزستان مگر به خاک شهیدان بی‌نشان برسی میان هلهله‌‌ی بت‌تراش‌ها وقت است تبر به دوش، به میدان در این میان برسی بت بزرگ، به ما موذیانه می‌خندد هزار بتکده باقی‌ست تا به آن برسی تکان نخورد کلاه سوار شطرنجی خدا کند که به داد پیادگان برسی تهی‌ست سفر‌ه‌ی این قوم و از خدا سرشار خدا کند که به اندوه آب و نان برسی میان زمزمه‌ی باغبان پیر، مگر به داغ وسعتی از لاله‌ی جوان برسی نشسته‌اند به امید کدخدایان باز خدا کند که «بیایی به دادمان برسی» خوشا که با هیجان مسافران حرم و ان یکاد بخوانی به جان جان برسی زمانه، در قرق گردباد فتنه و تو در استغاثه‌ی «یا صاحب‌الزمان!» برسی تو آمدی که هوادار چشمه‌ها باشی به درد ایل تهی‌دست ناتوان برسی در این قبیله تویی خادم‌الرضا و خوشا از آن ضریح پر از حس آسمان برسی ظهور دولت عشق است در سیادت تو نشسته‌ام که از این جاده ناگهان برسی @golchine_sher
غم جوانه می زند بی روی ابراهیم ما دل پریشان می شود بی هوی ابراهیم ما در کمند زلف مهرش دل چه شیدا می شود جان چه زیبا می شود از خوی ابراهیم ما رفته طاقت از بر اهل ولا با این فراق خم شده هر قامتی در کوی ابراهیم ما رگ رگ احساس او عشق حسین فاطمه شد معطر کشورم ازبوی ابراهیم ما آن شب پر حجم آه وحسرت ودلواپسی شدنگاهی غرق غم هم سوی ابراهیم ما در مسیر عاشقی هرگز نشد آشفته حال وقت آخرغرق خون گیسوی ابراهیم ما با تمام شوق خود پرزد به دنیای وصال اهل بیت مصطفی ص دلجوی ابراهیم ما قطره قطره مهر او جاری شده بر قلب ما گشته جانها در عطش ازجوی ابراهیم ما آسمان شعر من رخت عزا بر تن نمود غم جوانه می زند بی روی ابراهیم ما @shaeranehowzavi
🇮🇷 🌷 همرنگ رجایی هم مرد میدان بود، هم مخلص، هم انقلابی و ولایی بود سرباز رهبر، یاور مردم، اهل یقین بود و خدایی بود شاگرد و همکار بهشتی بود، هم محترم، هم مغتنم، هم پاک در کار خود آخر بهشتی شد، مردی که همرنگ رجایی بود @shaeranehowzavi
کی می‌رود ز یاد طنین صدای تو خاک نشسته بر سر و روی عبای تو مظلوم بودی و غم تو خدمت ِ به خلق آری گواه ماست غم چشم‌های تو باور نمی‌کنیم عروج تو را هنوز چون مرغ بی سریم همه در هوای تو ای مرد بی‌نظیر شهادت مبارکت تبریک ما به آن دل حاجت روای تو کم گفته‌ایم از خدمات مقدست برگ برنده‌ای است شهادت برای تو حالا شهادت تو گواهی است آشکار ای خادم الرضا به رضای خدای تو جای تو پر نمی‌شود از بس که مخلصی صد مثل تو اگر بنشیند به جای تو راحت شدی رفیق؟ رئیسی شهید شد حالا ببین چه کرده رئیسی برای تو @shaeranehowzavi
در سوگ خدمتگزار در خدمتِ به خلق، سر از پا نمی‌شناخت با داغ رفتنش، دل جاماندگان گداخت او غرق بود در غم مردم ، شبانه روز استخر او نداشت و ویلا نمی‌شناخت زخم زبان شنید ولی ساخت آن غیور با بی‌عدالتی ولی آن مرد حق، نساخت مانده است نقش پای غزالش به دشت و کوه آری به جز برای وطن هیچ جا نتاخت آهنگ خدمتش همه جا را فرا گرفت با گوشه ی نگاه ، دل تار را نواخت او گوی سبقت از همگان بُرد ناگهان جان را به عشق مردم این آب و خاک باخت @shaeranehowzavi
تقدیم به شهید حسین امیر عبداللهیان؛ آه ای غریب رفته‌ی دیرآشنا حسین قدت بلند شد برسی تا کجا حسین سروی میان بوته‌ی آتش نشانده‌اند از قامتت چه مانده در آنجا بجا حسین باید عَلَم به شانه بگیری که بگذری مانند رودخانه‌ای از دره‌ها حسین رویت سفید! تا که به روی که بنگری قدت بلند! تا برسی تا کجا حسین همراه دوست رفتی از این جاده با شتاب من کیستم که از تو بپرسم کجا حسین فریادت ای حسین که در لحظه‌ی فرود گفتی مرا بگیر در آغوش یا حسین پیچیده دور گردنه‌هایی که در سکوت فریاد می‌کنند تو را هم‌صدا حسین ای آخرین سفیر شهیدان میان ما مُهری زدی به تذکره‌ی کربلا حسین ای با حسین رفته در آن نینوا خلیل ای با خلیل آمده در این منا حسین بر صخره‌های دره‌ی صعب العبور نیست یک جا برای ماندنِ یک جای پا حسین یک جای پا از آنکه سر از پا نمی‌شناخت از ابتدای جاده و تا انتها حسین این قطعه قطعه‌ی آتش گرفته را این واژه را که این همه زد دست و پا حسین بر سینه‌ام نوشته‌ام آه می‌کشم آیینه‌ی شکسته ندارد جلا حسین آتش که توی باغ نباشد نمی‌کند بالای قامت تو قیامت حسین @ashareamirhosienhedayati
خادم جمهور تبسم بر لبان روستایی دور بودی تو چراغ خانه بی بی گل رنجور بودی تو مبادا تشنه و تاریک باشد کلبه ای در کوه به فکر مردم افتاده ی مهجور بودی تو   دلت با رفتنِ استخر یا ویلا نمی شد شاد به لبخندی که می زد کودکی مسرور بودی تو تو هم مثل بقیه می نشستی گوشه ای راحت خودت را درد سر دادی ،مگر مجبور بودی تو؟ میان کوچه ها شد دفتر کارَت،چه شد میزت؟ رییس ما نبودی،خادم جمهور بودی تو شهادت باید آخر قسمتت می شد، دلاور مرد! که عمری با شهیدان خدا محشور بودی تو @shaeranehowzavi
🇮🇷 💠 منتظریم... ما منتظریم از آسمان برگردی همراه سپاه عاشقان برگردی ما منتظریم سید محرومان با حضرت صاحب‌الزمان برگردی @shaeranehowzavi
🇮🇷 🥀 فراق تو از داغ فراق تو چهل روز گذشت هر روز به اشک و آه جانسوز گذشت ای کاش که انتخابمان حق باشد مانند همان رأی که دیروز گذشت @shaeranehowzavi