•
🔹تو همون تاریکی شب، راه افتاد سمت محلی که به بیت المال معروف بود و اموال مردم در اونجا نگهداری میشد.
🔸باید تا قبل از صبح، لیست اموال و نحوهٔ تقسیمشون بین مردم رو مینوشت.
🔹چراغ رو روشن کرد و مشغول نوشتن شد؛
همون موقع طلحه و زبیر برای کاری اومدن پیش امیرالمؤمنین.
حضرت، چراغ رو خاموش کردن و دستور دادن یه چراغ دیگه، از خونه براشون بیارن.
🔸طلحه و زبیر با تعجب پرسیدن: خب چرا اون چراغ رو خاموش کردین که لازم بشه یه چراغ دیگه بیارن؟!
🔹امیرالمؤمنین فرمود:
روغن اون چراغ مال بیت المال بود و باید برای امور بیت المال هم مصرف میشد؛ درست نبود زیر نور اون، مشغول صحبت با شما بشم!
| توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، ج ۱، ص ۴۹۴
#روایت_من
#امیرالمؤمنینِ_قلبم 🫀
________
💠
اینجاازعلیبخوانیدوآلعلی(؏) 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6