شاخه ی خشکیده ی بی برگ و بر،. ناخَلفی در هیجان تبر .‌.. خاک کویرم که تَرَک خورده ام ،. آخ که از ریشه کُتک خورده ام. ریشه ی من جوونه نه ، خار شد . ساقه ی من ،گ‍ُُل که نشد ... دار شد!!!. هیچ کسی باد موافق نبود،. از اولش هیچ کسی عاشق نبود. از اولش ما رو تبر میخواستن،. برای روزای خطر میخواستن. گُل نشدم ، خار بیابون شدم . چوب تبر؟! از تو چه پنهون شدم ‌. بی که بفهمیم و بدونیم رفت ...، حیف که روزای جوونیم رفت . زنده ام اونقد که نفس میکشم، با شاخه هام طرح قفس میکشم. از دل خاک ، ریشه مو در بیارین،. خسته شدم ، برام تبر بیارین!!! @shahab12moradi