آخرین روز سال ۹۳ بود. مردم روز شماری میکردند تا
#سال تحویل شود و سال جدیدی را شروع کنند؛ سالی جدید و زیبا.
این سال برای همه یکسان بود بهجز علیرضا.
علیرضا سال جدید زندگیاش را با مُهر شهادتش تمام کرد و پرکشید تا سال نو را کنار
#سیدالشهدا بگذراند.
بیایید بار دیگر ببینیم، بخوانیم و بدانیم،
از شهیدی که
#چشمهی جوشان اشکش ز
#غم #حسن و
#حسین(ع) بود.
ذکر لبانش که با نام
#علی(ع) جان میگرفت.
روح پریشانش که با پرفروغی روح فاطمه(س) آرام می شد، و آن خوشرویی عمیقش که نشانها از الگویش
#پیامبر اکرم(ص) را در میان میگذاشت.
شهیدی که شهادتش با رنگ
#خورشید نوشته و تقدیرش با سرنوشتی همچون
#شهادت رقم خورد.
مردی که از همان خردسالیاش با
#شهدا رفاقتی عمیق داشت و همیشه به مهمانیشان میرفت.
مهمانیای که ارمغانش آرامی
#روح و سوغاتش تجربه و
#درس زندگیشان بود.
هر گاه که خواستم زندگیاش را بخوانم،
#اشک هایم بر گونه هایم هجرت میکردند.
اشک هایی گرم و مزاحم که باعث میشد عکس رخسار پر فروغش را تار ببینم.
هرسخنم با او، با این جمله شروع میشد، بارالها تا چه حد میتوان خوب بود؟
تا چه حد میتوان
#عاشق شهـــادت بود؟
تا چه حد میتوان لحظهشماری کرد برای رسیدن به
#معشوق؟
او در نهایت به معشوقش رسید، و چه بسیار معشوق زیبایی
▪️مردان خدا پرده پندار دریدند
▪️یعنی همه جا غیرِ خدا هیچ ندیدند
به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_علیرضا_نوری
✍نویسنده:
#بنت_الهدی
📆 تاریخ تولد: ۵مرداد ۱۳۶۶
📆 تاریخ شهادت: ۲۹اسفند ۱۳۹۳ سوریه شیخ هلال
🗺مزار: گلزار شهدای نجف اباد
🌹🍃🌹🍃