🌷 ✿﷽✿ 🕊
🔴
#وقتی_مهتاب_گم_شد
🌟 خاطرات شهید
#علی_خوش_لفظ
قسمت 2⃣1⃣
جوانان انقلابی در حیاط بیت آقا، صحبت از پایین آوردن مجسمه شاه می کردند. همان جا، آقای مدنی به جوانان پرشور و انقلابی فرمود:
« مجسمه و شاه پایین خواهند آمد، اما این کار نباید به قیمت از دست دادن جوانان ما باشد. »
فردا صبح علیالطلوع، خودم را به میدان مرکزی شهر رساندم که مجسمه اسب سوار شاه در وسط آن، مثل خاری در چشم مردم مسلمان و انقلابی بود. انبوهی از تانک ها به دور آن حلقه زده بودند تا نگذارند دست انتقام مردم، نماد ظلم و بیداد او را پایین بیاورد. گاهگاهی که مردم بی اعتنا به تهدید ماموران به تانک ها نزدیک می شدند، خدمههای داخل تانک موتور تانک را روشن می کردند و دود سفیدی، میدان را می گرفت. همان جا فرصت خوبی بود که در پوشش دودها، پایم را به سینه تانکها برسانم، اما این کار بی نتیجه بود. صدای آقا در گوشم مانده بود:
« مجسمه و شاه پایین خواهند آمد، اما این کار نباید به قیمت از دست دادن جوانان ما باشد. »¹
مساجد، پایگاه انقلاب شده بود و هر کسی بعد از نماز به تناسب روحیه و توان خود، فعالیتی را برای تقویت حرکت عمومی مردم به منظور براندازی حکومت شاه انجام می داد. فرزی و چابکی من، مسئولان و جوانان انقلابی مسجد را بر آن داشت که مرا در تیم تقسیم اعلامیههای انقلابی و پیام های امام سازماندهی کنند. اعلامیهها را می گرفتم و شبانه در مراکز اصلی و معابر عمومی می چسباندم.
---------------------------------------------------------
۱. پیش بینی شهید مدنی در مورد آینده انقلاب درست بود. مدتی بعد ماموران حکومتی شبانه مجسمه شاه را پایین آوردند.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم