صعود در درجات بهشت پاداش قرائت در عالم آخرت نيست؛ زيرا در عالم برزخ، تكليف و عمل مكلفانه كه جزا را به همراه داشته باشد نيست، ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 247} بلكه صعود بهشتيان در درجات بهشت، همان ظهور انس با قرآن در دنياست. حفص مي گويد: «فما رأيت أحداً أشدّ خوفاً علي نفسه من موسي بن جعفر (عليهماالسلام) ولا ارجأ النّاس منه وكانت قرائته حزناً فإذا قرء فكانه يخاطب انساناً»[1] ؛ در خوف و رجا كسي را همتاي موسي بن جعفر (عليه السلام) نيافتم و قرائت او با حزن آميخته بود هنگامي كه قرآن را قرائت مي كرد گويا با كسي سخن مي گفت و اين ويژگي تلاوت متدبرانه است كه قاري متدبّر خود را گاهي «مخاطِب» و گاهي «مخاطَب» خداوند مي يابد. نحوه‌ي فراگيري قرآن در ميان اصحاب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بدين گونه تبيين شده است: «كانوا يأخذون من رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) عشر آيات. فلا يأخذون فى العشر الأخري حتي يعلموا ما فى هذه من العلم والعمل»[2] ؛ آنان ده آيه از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرا مي گرفتند و تا بر علم و عمل به آن واقف نمي گشتند، آيات بعدي را فرا نمي گرفتند. 7 ـ درجه اي از نبوّت اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد: «من قرء القرآن فكأنما أُدرجت النبوة بين جنبيه إلاّ أنه لا يُوحي إليه»[3] ؛ آن كس كه قرآن را قرائت كند، گويا نبوّت در جان او ادراج شده است، گرچه او وحيي دريافت نمي كند. قرائت قرآن شرايط خاصي دارد كه با رعايت آنها چنين آثاري مترتب خواهد شد؛ چنانكه قرائت در آياتي مانند (اقرء باسم ربّك الّذي خلق) و (اقرء وربّك =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 15. [2]ـ همان، ص 27. [3]ـ همان، ص 17. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 248} الأكرم)[1] نيز خواندن صِرْف نيست. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيز مي فرمايد: «من قرء ثلث القرآن فكأنّما أوتى ثلث النبوة ومن قرء ثلثى القرآن فكأنّما أوتى ثلثى النبوة ومن قرء القرآن كلّه فكأنّما أوتى تمام النبوة ثم يقال له: إقرء وارق بكل آية درجة. فَيرقي فى الجنّة بكل آية درجة حتي يبلغ ما معه من القرآن ثم يقال له: اقبض فيقبض... فاذاً فى يده اليمني الخلد وفى الأخري النعيم»[2]. پس از صعود مؤمن در درجات بهشت حكم جاودانگي در بهشت را در دست راست خود و نعم الهي را در دست چپ خود مي يابد و از اين رو در دعاي وضو مي گوييم: «اللّهم أعطنى كتابى بيمينى والخلد فى الجنان بيسارى...»[3]. 8 ـ عامل نورانيت ابوذر (رضوان اللهعليه) از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) درخواست نصيحت كرد. آن حضرت فرمودند: تو را به تقواي الهي كه سرآمد همه امور است سفارش مي كنم. ابوذر گفت: بيش از اين مرا نصيحت كنيد. آن حضرت فرمودند: بر تو باد به تلاوت قرآن و كثرت ياد خدا؛ زيرا تلاوت قرآن، عامل ياد تو در ملكوت و مايه ي نوراني شدن تو در زمين است: «أوصيك بتقوي الله فإنّه رأس الأمر كلّه». قلت: زدنى. قال: «عليك بتلاوة القرآن وذكر الله كثيراً فإنّه ذكر لك فى السماء ونور لك فى الأرض»[4] . قرآن كه خود ذكر خداست و يكي از القاب آن =========== [1]ـ سوره‌ي علق، آيات 1 و 3. [2]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 17. [3]ـ بحار، ج 77، ص 319. [4]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 19. ++++++++++ ***{تسنيم، جلد 1، صفحه 249} نيز «ذكر» است پيروان خود را در ملكوت بلندآوازه و در زمين نوراني مي كند. مطلوبيت تلاوت قرآن محدود به پنجاه آيه در روز نيست و آنچه در برخي روايات آمده كه در هر روز پنجاه آيه تلاوت كنيد بيان حدّ نهايي نيست؛ زيرا دست كم قرائت پنجاه آيه پس از نماز صبح مطلوب است؛ چنانكه حضرت امام رضا (عليه السلام) مي فرمايد: «ينبغى للرجل إذا أصبح أن يقرأ بعد التعقيب خمسين آية»[1]. 9 ـ راه دستيابي به ثواب شاكران پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: قال الله تبارك وتعالي: من شغله قرائة القرآن عن دعائى ومسئلتى، أعطيته أفضل ثواب الشاكرين»[2] ؛ اگر اشتغال به قرائت قرآن، بنده‌ي مؤمن را از بازگويي خواسته هايش در پيشگاه الهي باز دارد، خداي سبحان، بدون درخواست، بهترين ثواب شاكران را به چنين بنده اي عطا مي كند؛ همان گونه كه خليل حق، حضرت ابراهيم (عليه السلام) در هنگام شنيدن (حرّقوه وانصروا آلهتكم)[3] يا (فألقوه في الجحيم)[4] از خدا چيزي طلب نكرد؛ چون مي دانست كه بر آمدن حاجت او در نخواستن است: «حسبى من سؤالى علمه بحالى»[5]. =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 20. [2]ـ همان، ص 21. [3]ـ سوره‌ي انبياء، آيه‌ي 68. [4]ـ سوره‌ي صافات، آيه‌ي 97.