⁉️ 2⃣1⃣اگر امیرالمؤمنین(ع) از زمان شهادت باخبر بودند چرا به مسجد رفتند؟ 🔹🔸علم امام به تمام اشیاء و امور بالفعل نیست، بلکه مطابق برخی روایات، ائمه معصومین هرگاه اراده کنند، علم حاصل می‌شود. ♦️علامه طباطبایی در پاسخ می‌فرمایند: با توجه به روایات بسیاری امام معصوم علیه السلام از راه موهبت الهی و نه از راه اکتساب و تعلیم به همه چیز واقف است و هر چه را اراده کند به اذن خدای متعال با اندک توجهی علم به آن پیدا می‌کند. نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که این علمی که موهبت الهی است تخلف پذیر نیست و علم به قضاء حتمی الهی است و از تحت اختیار شخص خارج است.(دانش نامه امیرالمومنین ج ۷ ص ۳۳۷) ♦️بنابراین این علم موجب نمی‌شود تکلیف الهی برگردن امام باشد در حالی که نهی از خود کشی که در آیه به آن اشاره شده است نهی تشریعی است یعنی اگر کسی با اختیار خود را در معرض خطر قرار دهد و هلاک شود گناه مرتکب شده است مثلاً اگر شخصی با توجه به تحقیقات علمی علم پیدا کند که خوردن فلان سمّ باعث مرگ انسان می‌شود اگر با اختیار خود آن سمّ را نوشید و موجب مرگش شد آن شخص خودکشی کرده و فعل حرام مرتکب شده البته ممکن است آن سمّ اثر نکند و شخص زنده بماند اما علم امام به شهادت خود و به اموری که محقق می‌شود علم به واقع و حقیقت امر است و تخلف پذیر نیست لذا تکلیف آور هم نمی‌باشد. ♦️این جواب قانع کننده است اما از امام رضا علیه السلام روایتی نقل شده که از نظر معرفتی و تبیین مقام والای امامت بر جواب قبل برتری دارد. ♦️حسن بن جهم همین سوال را از امام رضا علیه السلام پرسید و خدمت حضرت عرض کرد: امیرالمومنین علیه السلام قاتل خود را می‌شناخت، شبی که در آن به قتل می رسند را می‌دانست شاهد آن اردک هائی بود که به هنگام خروج حضرت از خانه ناله کردند و به دنبال حضرت رفتند بعلاوه حضرت أم کلثوم به ایشان پیشنهاد داد که امشب را در خانه نماز بخوانید و شخص دیگری را برای نماز به مسجد بفرستند اما حضرت قبول نکردند. حضرت آن شب مرتب از خانه خارج می‌شدند در حالی که سلاحی نداشتند و می‌دانستند قاتل ایشان ابن ملجم لعنه الله با شمشیر منتظر ایشان است. در چنین شرایطی آیا جایز است انسان خود را در معرض خطر قرار دهد؟ ♦️امام رضا علیه السلام در جواب او فرمودند: فَقَالَ ذَلِکَ کَانَ وَ لَکِنَّهُ خُیِّر فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ لِتَمْضِیَ مَقَادِیرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. این مطالب درست است اما خدای متعال حضرت را در آن شب مخیَّر کرده بودند که تقدیر الهی را ایشان امضا کند. (الکافی ج ‏۱؛ ص ۲۵۹) ♦️ملأ محسن فیض کاشانی در شرح این حدیث می‌فرمایند: خدای متعال امر را به خود حضرت واگذار کردند که لقاء الله را اختیار کنند و یا بقا در دنیا را و حضرت لقاء الله را اختیار کردند. لذا وجوب حفظ نفس که در آیه شریفه به آن اشاره شده است چنین مواردی را شامل نمی‌شود.(الوافی؛ ج ‏۳؛ ص ۵۹۵) ♦️این مضمون در مورد امام موسی بن جعفر و امام حسین علیه السلام نیز نقل شده است. اینکه امضا مقدرات الهی به دست امیرالمومنین علیه السلام باشد از نظر عقلی و نقلی ایرادی ندارد زیرا اولاً این امضا به اذن خدای متعال است یعنی امام قدرتی وراء قدرت خدای متعال ندارد و با همان قدرت الهی می‌تواند تقدیر الهی را امضا کند و یا به زمان دیگری موکول کند. ♦️امام صادق علیه السلام در روایتی فرمودند شب نوزدهم شب تقدیر و شب بیست و سوم شب امضا مقدرات است (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ‏۴، ص: ۱۵۹).‬ پس منافاتی ندارد که بین تقدیر امری و امضا آن فاصله باشد. بنابراین انتخاب شهادت منافاتی با حرمت وقوع نفس در هلاکت ندارد و نهی در آیه شامل مواردی که خدای متعال امام را مخیَّر در انتخاب کرده، نمی‌شود. ♦️بطور خلاصه می‌توان گفت علم امام به اموری که هنوز واقع نشده ممکن است به این صورت باشد که اگر امام بخواهد عالم می‌شود و در مواردی که امام علم پیدا کرده است علم به امر حتمی الوقوع است و امام در وقوع آن امر اختیاری ندارد و ثالثاً در مواردی که منجر به شهادت اهل بیت شده است خدای متعال امضای تحقق آن امر را به امام علیه السلام واگذار کرده باشد 🕋به کانال نهج‌البلاغه بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca801717571