🇮🇷شهید مدافع‌ حرم جواد محمدی🇮🇷
❥ ...
کتاب 📚 🖋به قلم بهزاددانشگر مادر» » رفت و آمدهای جواد با جوانهای مسجد مصلا، جلسات شهدا، جلسه اخلاق حاج آقا مجتبی و پایگاه بسیج باعث شد روابط اجتماعی اش بیشتر شود و فقط به محله مان محدود نشود. خیلی زود هم پخته تر از سنش شد و شد مشاور خیلی از کارهای خانواده، هرجایی توی فامیل گره می افتاد یا کاری پیش می آمد جواد خودش را میرساند. این قدر که بعدها اگر مسئله ای پیش می آمد و جواد هم خبر نداشت، خودشان می آمدند پیش جواد. مثلاً میگفتند برای دخترم خواستگار آمده، برو ته وتوی کارش را دربیاور خواهر و دخترداییهایش که میرفتند مدرسه دورادور مراقبشان بود که کسی مزاحمشان نشود. اگر به حجابشان توجه نمیکردند، بهشان تذکر می داد. دخترهای فامیل مثل خواهرش مهم بودند. کلا روابط توی فامیل ما طوری است که همه بزرگترها درباره جوانهای فامیل احساس مسئولیت میکنند. این طوری نیست که بگویند به من چه. روابطش با خواهرش خوب بود. خیلی با هم درددل میکردند. جواد هم هوای کارهایش را داشت. اگر خواهرش دوستانی داشت که مثل خودمان نبودند، به خواهرش نمیگفت با این رفت و آمد نکن، یا دوست نباش. میگفت اگر با اینها دوستی، پس رویشان تأثیر بگذار. تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii