🖋روایت_راوی📞
🎙جزئیات شنیده نشده ی عملیات فتح المبین توسط سردار شهید حاج
#احمد_سیاف_زاده
عملیات فتح المبین در ادامه ی عملیات های آزادسازی مناطق تحت تصرف ارتش بعث عراق بعد از عملیات طریق القدس در فروردین ماه سال ۶۱ آغاز شد. وسعت زمین عملیات حدود ۴۵۰۰ کیلومتر مربع در نظر گرفته شده بود.
🔹 چهار قرارگاه فتح، فجر، نصر و قدس با یگان های مشترک ارتش و سپاه وارد عمل شدند.
🔻قرارگاه فتح به فرماندهی آقا رحیم[صفوی] از سپاه و شهید نیاکی از ارتش با یگان های تیپ ۱۴ امام حسین(ع) و ۸ نجف که به تازگی با دستور آقا محسن به احمد[کاظمی] تیپ نجف اشرف تشکیل شده بود.
قرارگاه فتح هم یک تیپ از لشگر ۹۲ زرهی ارتش و لشگر ۱۶ و تیپ ۵۵ هوابرد.
▫️قرارگاه نصر هم به فرماندهی شهید حسن باقری از سپاه و سرهنگ حسنی سعدی با یگان های تیپ ۲۷ محمد(ص) و ۷ ولیعصر(عج) و لشگر ۲۱ حمزه ارتش.
🔴قرارگاه فجر به فرماندهی شهید بقایی از سپاه و سرهنگ ازگمی از ارتش که من هم خودم در این عملیات در قرارگاه فجر بودم و تیپ ۱۷ قم به فرماندهی آقا مرتضی صفار، تیپ ۳۳ المهدی که هنوز برای شیرازی ها نیست؛ بیشتر بچه های گچساران و آقای حسین دقیقی و حسین پروین آمده بودند و اون سپاه را اداره میکردند و تیپ ۳۴ امام سجاد به فرماندهی حاج نبی[رودکی] که کل تیپ برای شیرازی هاست و هنوز خبری از اسم ۱۹ فجر نیست و اسم شون ۳۴ امام سجاد است. خب یکسری گردان در اهواز داشتیم که هنوز به کار گرفته نشده بودند. این ها را دادیم به تیپ ۱۷، به آقا مرتضی. چرا؟ چون بچه های اهواز خیلی فشار می آوردند چه پاسدارش و چه غیر پاسدارش؛ می گفتند ما هم باید در این عملیات باشیم. یه گردان سعید تجویدی و [شهید] حمید رمضانی و بچه های مسجد جزایری و اینها و... همه جمع شدند، یه گردان هم خود سپاه اهوازی ها و لجستیکی ها. همه را آوردیم و به کارشون گرفتیم. خب ما گردان خالی را نمی توانستیم بگذاریم عمل کند و باید تابع یگان میشد. برای همین این دو گردان را دادیم به لشگر ۱۷. جالبه بدانید هنوز لشکر ۱۷ اسم ندارد. این اسم علی بن ابی طالب بعدا آمد روش. یگان ارتش قرارگاه فجر هم لشگر ۷۷ خراسان بود.
🔸 قرارگاه قدس به فرماندهی برادر عزیز جعفری بود که بخشی از لشگر ۹۲ زرهی و تیپ ۸۴ خرم آباد را در اختیار دارد و از سپاه هم تیپ ۴۱ ثارالله به فرماندهی قاسم سلیمانی و تیپ ۴۶ فجر.
🕑عملیات قرار بود روز یکم فروردین اجرا شود و شناسایی های قرارگاه های نصر و قدس هم آماده شد ولی قرارگاه های فتح و فجر آماده نبودند. لذا یک شب تعویق داشتیم. از طرفی پنج کیلومتر تغییرات، یعنی مجددا کل طراحی ها، شناسایی ها، خط حد ها، شیار ها؛ همه چی بهم ریخت.
آقا محسن باید تصمیم بگیرد. سخت ترین موقعیت یک فرمانده اینجاست چرا که جان هزاران نفر وابسته به تصمیم گیری اوست.
یک فانتوم دو نفره برا آقا محسن آماده کردیم. نشست تو کابین عقب و رفت خدمت حضرت امام(ره) و گفت وضعیت ما اینجوری است. آمدم شما استخارهای برایمان بگیرید که ببینیم چیکار کنیم. امام فرمودند شما میخواید عملیات کنید یا نه؟ گفت آره. گفت قصدتون اینه یا نه؟ گفت بله. گفت پس استخاره ندارد، استخاره برای وقتی است که تردید دارید میخواهید مثلا تو زمین بیتالمقدس عملیات کنید یا فتحالمبین. یعنی بین دو تصمیم مانده باشید، حالا که اینطور نیست فقط تفعل میزنم به قران. زدند و آیات سوره ی فتح آمد و اسم عملیات را به همین مناسبت فتح المبین گزاشتند. برگشت آمد گفت امام گفته بزنید به خط و فردا شبش عملیات آغاز شد.
این تاخیر یک شبه، بچه های حسین خرازی را خیلی اذیت کرد. بیچاره بچه هاش رو برد تا نزدیک پادگان عین خوش و دوباره برگردوند. یک شب جابجا شد ولی نیروهاش آخ نگفتند. این میدونید چیه؟ این همون انرژی ای که درون بسیجی نهفته است. این را ساده نگیرید. نیرو را ۱۰ کیلومتر ببری تو عمق بعد بخوابونیش تو عوارض، دوباره برش گردونید کار هر کسی نیست.
📌 دوم فروردین عملیات آغاز شد.
ابتدا پیشرویهای قرارگاه قدس خیلی خوب بود، هم عینخوش و روستاش رو خوب گرفتند، هم تپههای ۲۰۲، ۲۰۱ و هم امامزاده را.
۴۱ ثارا... خوب گرفت. ۲۷ حضرت رسول آمد سه راه قهوهخانه رو هم عبور کرد، ۷ ولیعصر هم آمد سه راه سپتون و بلتا رو گرفت ولی هنوز علی گره زد رو نتوانستند بگیرند.
فجر هم پیشرویهاش را کرد، شیارها را هم همه را رفت داخل، معابرش را هم رفت ولی با هوشیاری شدید دشمن مواجه شد و از ترس اینکه دشمن خاموشه، چرا نمیزنه؟ آیا عملیات لو رفته؟ آتش توپخانه دیگه روشن شد. مثلاً ساعت ۱۲ دیگه نصریها درگیریشون شروع شد. ساعت ۲ قدسیها درگیریشون شروع شد، اونها یه کمی با تأخیر بود. چرا؟ یک کلکی زده شد به عراق، اون هم اینکه قرارگاه نصر و فجر را وادار کردند زودتر شروع کنند به عملیات که دشمن احساس کند محور اصلی عملیات اینجاست و اصلا قصدی در عین خوش و رقابیه نداریم.
🆔
@shahid_sayafzadeh