بسم الله الرحمن الرحیم فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ هنگامى که عیسى از آنان احساس کفر (و مخالفت) کرد، گفت: «کیست که یاور من به سوى خدا (براى تبلیغ آیین او) گردد؟» حواریون [= شاگردان مخصوص او ]گفتند: «ما یاوران خداییم. به خدا ایمان آوردیم. و تو (نیز) گواه باش که ما اسلام آورده ایم. (آل عمران/52) پایدارى حواریون مسیح(علیه السلام) این آیات، همچنان بحث هاى مربوط به دعوت مسیح(علیه السلام) و سرگذشت زندگى او را ادامه مى دهد. مطابق پیشگویى و بشارت موسى(علیه السلام)، جمعیت یهود، قبل از آمدن عیسى(علیه السلام)منتظر ظهور او بودند، اما هنگامى که ظاهر گشت و منافع نامشروع جمعى از منحرفان بنى اسرائیل به خطر افتاد، تنها گروه محدودى گرد مسیح(علیه السلام) را گرفتند، و کسانى که احتمال مى دادند: پیروى از آئین او موقعیت و مقام و منافع آنها را به خطر مى اندازند، از پذیرفتن آن سرپیچى کردند. آیه نخست ناظر به همین معنى است، مى گوید:  هنگامى که عیسى(علیه السلام)احساس کفر (و مخالفت) از آنها کرد، گفت: چه کسانى یاور من به سوى خدا (براى تبلیغ آئین او) خواهند بود ؟ (فَلَمّا أَحَسَّ عیسى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللّهِ). در اینجا تنها گروه اندکى به این دعوت پاسخ مثبت دادند، اینها همان افراد پاکى بودند که قرآن از آنان به عنوان  حَوارِیُّون  نام برده است،  حواریون (شاگردان ویژه مسیح) گفتند: ما یاوران (آئین) خدا هستیم، به او ایمان آوردیم و تو گواه باش که ما اسلام آورده و تسلیم آئین حق شده ایم  (قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللّهِ آمَنّا بِاللّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنـّا مُسْلِمُونَ). قابل توجه این که  حواریون  در پاسخ عیسى(علیه السلام) نگفتند: ما یاور توایم، بلکه براى این که نهایت توحید و اخلاص خود را اثبات کنند و سخن آنان هیچگونه بوى شرک ندهد گفتند: ما یاوران خدائیم، آئین او را یارى مى کنیم و تو را بر این حقیقت گواه مى گیریم، گویا آنها نیز احساس مى کردند در آینده افراد منحرفى ادعاى الوهیت مسیح(علیه السلام) خواهند کرد، و باید به آنها دستاویزى نداد. ضمناً تعبیر به  اسلام  در آیه فوق، دلیل بر این است که اسلام آئین تمام انبیاء بوده است. و در اینجا بود که حضرت مسیح(علیه السلام) صف دوستان خالص خود را از دشمنان و منافقان جدا ساخت، تا برنامه ریزى او دقیق و منسجم باشد همان کارى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در بیعت عقبه، انجام داد. تفسیر نمونه جلد دوم صفحه ۶۵۴