eitaa logo
پایگاه مقاومت شهیدان پناهی
648 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
494 ویدیو
45 فایل
قرارگاه فرهنگی، اجتماعی شهیدان پناهی بسیج منطقه کارخانه قند کرج به کانال بسیج بپیوندید 👇👇🌸: https://eitaa.com/shahidanpanahi کانال نوجوانان💪🏻😎 : https://eitaa.com/nojavan1 ارتباط با ما📱📠: https://eitaa.com/paygahpanahi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم  وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ و کسانى که هرگاه مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، خدا را یاد کرده. و براى گناهان خود طلب آمرزش مى کنند ـ و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ ـ و اصرار بر گناه، نمی ورزند، در حالى که آگاهند. (آل عمران/135) پس از آن، در آیه بعد به پنجمین صفت از صفات پرهیزکاران اشاره کرده، مى گوید:  و هنگامى که مرتکب عمل زشتى شوند یا به خود ستم کنند (هر چه زودتر) به یاد خدا مى افتند و براى گناهان خود آمرزش مى طلبند  (وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ).    فاحِشَة  از ماده فحش و فحشاء به معنى هر عمل بسیار زشت است و انحصار به اعمال منافى عفت ندارد; زیرا در اصل به معنى  تجاوز از حدّ  است که هر گناهى را شامل مى شود. در آیه فوق اشاره به این صفت از صفات پرهیزکاران شده که آنها علاوه بر اوصاف مثبت گذشته، اگر مرتکب گناهى شوند، به زودى به یاد خدا مى افتند و توبه مى کنند و هیچ گاه اصرار بر گناه نمىورزند.👌👌 از تعبیر این آیه چنین استفاده مى شود: انسان تا به یاد خدا است، مرتکب گناه نمى شود،👏👏 آن گاه مرتکب گناه مى شود که به کلى خدا را فراموش کند و غفلت تمام وجود او را فرا گیرد.😔😔   اما این فراموشکارى و غفلت در افراد پرهیزگار دیرى نمى پاید، به زودى به یاد خدا مى افتند و گذشته را جبران مى کنند، آنها احساس مى کنند هیچ پناهگاهى جز خدا ندارند و تنها باید آمرزش گناهان خویش را از او بخواهند  کیست جز خدا که گناهان را ببخشد  (وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ). باید توجه داشت در آیه، علاوه بر عنوان فاحشه، ظلم بر خویشتن نیز ذکر شده  أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ  و فرق میان این دو ممکن است این باشد که فاحشه اشاره به گناهان کبیره و ظلم بر خویشتن، اشاره به گناهان صغیره است.   در پایان آیه براى تأکید مى گوید:   آنها هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمىورزند و گناه را تکرار نمى کنند  (وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ). در ذیل این آیه، از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: اَلاْ ِصْرارُ أَنْ یُذْنِبَ الذَّنْبَ فَلا یَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ لایُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِالتَّوْبَةِ فَذلِکَ الإِصْرارُ:  اصرار بر گناه این است که: انسان گناهى کند و دنبال آن استغفار ننماید 🤲🤲و در فکر توبه نباشد، 😥این است اصرار بر گناه.   ادامه دارد ... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۳۲
بسم الله الرحمن الرحیم ادامه تفسیر آیه ۱۳۵ سوره آل عمران در کتاب  امالى صدوق  از امام صادق(علیه السلام) حدیثى پر معنى نقل شده که خلاصه آن چنین است:  هنگامى که آیه فوق نازل شد، و گناهکاران توبه کار را به آمرزش الهى نوید داد، ابلیس سخت ناراحت شد، و تمام یاران خود را با صداى بلند به تشکیل انجمنى دعوت کرد، آنها از وى علت این دعوت را پرسیدند، او از نزول این آیه اظهار نگرانى کرد. یکى از یاران او گفت: من با دعوت انسان ها به این گناه و آن گناه تأثیر این آیه را خنثى مى کنم. ابلیس پیشنهاد او را نپذیرفت. دیگرى نیز پیشنهادى شبیه آن کرد که آن هم پذیرفته نشد. در این میان شیطانى کهنه کار به نام  وسواس خنّاس ! گفت: من مشکل را حل مى کنم!. ابلیس پرسید: از چه راه؟ گفت: فرزندان آدم را با وعده ها و آرزوها آلوده به گناه مى کنم، و هنگامى که مرتکب گناهى شدند یاد خدا و بازگشت به سوى او را از خاطر آنها مى برم. ابلیس گفت: راه همین است، و این مأموریت را تا پایان دنیا بر عهده او گذاشت !   روشن است: فراموشکارى👈نتیجه سهل انگارى و وسوسه هاى شیطانى است، و تنها کسانى گرفتار آن مى شوند که خود را تسلیم او کنند✋✋، و به اصطلاح با وسواس خناس همکارى نزدیک نمایند! ولى مردان بیدار و با ایمان کاملاً مراقبند که هر گاه خطائى از آنها سرزد در نخستین فرصت، آثار آن را با آب توبه و استغفار از دل و جان خود بشویند و دریچه هاى قلب خود را به روى شیطان و لشکر او ببندند که آنها از درهاى بسته قلب وارد نمى شوند؟. تفسیر نمونه جلد سوم صفحه۱۳۳
✍امام صادق (علیه السلام) : هر جوان با ایمانی که به تلاوت قرآن بپردازد، قرآن با گوشت و خون او آمیخته شده و پروردگار، او را در ردیف فرشتگان قرار دهد و قرآن، نگاهبان او در روز قیامت خواهد بود ... و آن که در این امر، متحمل دشواری بیشتری شود، پاداش او دوچندان خواهد بود. 📚 کافی ج ۲ ص۶۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ چنین کسانى پاداششان آمرزش پروردگار است، و باغهایى بهشتى که از پاى درختان آن، نهرها جارى است. جاودانه در آن مى مانند. و چه نیکو است پاداش عمل کنندگان! (آل عمران/136) در آخرین آیه، پاداش پرهیزگارانى که صفات آنها در دو آیه گذشته آمده، توضیح داده شده است، مى فرماید:  آنها پاداششان آمرزش پرودگار و بهشت هائى است که از زیر درختانش نهرها جارى است، جاودانه در آن مى مانند  (أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها).   آرى، پاداش آنها آمرزش پروردگار و بهشتى است که نهرها از زیر درختان آن جارى است (و لحظه اى آب از آنها قطع نمى شود) بهشتى که به طور جاودان در آن خواهند بود.   در حقیقت در اینجا نخست اشاره به مواهب معنوى و  مغفرت  و شستشوى دل و جان و تکامل روحانى شده،🤔👌👌 سپس اشاره به مواهب مادى نموده، و در پایان مى گوید:  چه پاداش نیکى است براى آنها که اهل عمل هستند  (وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ). نه افراد واداده و تنبل که همیشه از تعهدات و مسئولیت هاى خویش مى گریزند تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۳۵
◽️إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ يُخَالَفُ فِيهَا کِتابُ اللهِ 🌗همانا آغاز پدید آمدن فتنه ها ،هوا پرستی ،و بدعت گذاری در احکام آسمانی است، نوآوری هایی که قرآن با آن مخالف است. 🖋آرى ريشه اصلى فتنه ها دو چيز است: پيروى از هواى نفس و احکام دروغين خودساخته که مخالف کتاب خداست و بى شک اگر احکام قرآن در ميان مردم حاکم باشد و اصالت قوانين اسلام حفظ شود و بدعتهاى ناروا در دين خدا نگذارند و همچنين در اجراى قوانين ناب الهى هوى و هوس را حاکم نکنند فتنه اى پيدا نخواهد شد. 📘
بسم الله الرحمن الرحیم قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ پیش از شما، سنّت ها (و مجازات هاى الهى بر طبق اعمال امت ها) وجود داشت پس در روى زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان (آیات خدا) چگونه بوده است؟! (آل عمران/137) بررسى تاریخ گذشتگان قرآن مجید دوران هاى گذشته را با زمان حاضر و زمان حاضر را با تاریخ گذشته پیوند مى دهد، و پیوند فکرى و فرهنگى نسل حاضر را با گذشتگان براى درک حقایق، لازم و ضرورى مى داند; زیرا از ارتباط و گره خوردن این دو زمان (گذشته و حاضر) وظیفه و مسئولیت آیندگان روشن مى شود، لذا:در نخستین آیه مى فرماید:  پیش از شما سنت هائى وجود داشت  (قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ).   این سنن هرگز جنبه اختصاصى ندارد، بلکه به صورت یک سلسله قوانین حیاتى درباره همگان، گذشتگان و آیندگان، اجرا مى شود. در این سنن، پیشرفت و تعالى افراد با ایمان و مجاهد، متحد و بیدار، پیش بینى شده، و شکست و نابودى ملت هاى پراکنده، بى ایمان و آلوده به گناه نیز پیش بینى گردیده که در تاریخ بشریت ثبت است.   آرى، تاریخ براى هر قومى اهمیت حیاتى دارد، تاریخ خصوصیات اخلاقى و کارهاى نیک و بد و تفکرات گذشتگان را براى ما بازگو مى کند، و علل سقوط و سعادت، کامیابى و ناکامى جامعه ها را در اعصار و قرون مختلف نشان مى دهد، و در حقیقت تاریخ گذشتگان آینه زندگى روحى و معنوى جامعه هاى بشرى و هشدارى است براى آیندگان.   بر این اساس، قرآن به مسلمانان دستور مى دهد:  بروید در روى زمین بگردید و در آثار پیشینیان و ملت هاى گذشته و زمامداران و فراعنه گردنکش و جبار دقت کنید، و بنگرید پایان کار آنها که کافر شدند، و پیامبران خدا را تکذیب کردند و بنیان ظلم و فساد را در زمین گذاردند، چگونه بود؟ و سرانجام کار آنها به کجا رسید ؟ (فَسیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ). آثار گذشتگان، حوادث پند دهنده اى براى آیندگان است و مردم مى توانند با بهره بردارى از آنها از مسیر حیات و زندگى صحیح آگاه شوند. تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۳۶
پایگاه مقاومت شهیدان پناهی
بسم الله الرحمن الرحیم قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ
بسم الله الرحمن الرحیم هَٰذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ این، بیان و هشدارى است براى عموم مردم. و هدایت و اندرزى است براى پرهیزگاران. (آل عمران/138) در آیه بعد مى فرماید:  آنچه در آیات فوق گفته شد بیانیه روشنى است براى همه انسان ها و وسیله هدایت و اندرزى است براى همه پرهیزگاران  (هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ). یعنى در عین این که این بیانات جنبه همگانى و مردمى دارد تنها پرهیزگاران و افراد با هدف از آن الهام مى گیرند و هدایت مى شوند.   بر اساس آنچه گفته شد  هذا  به مسأله سیر در  ارض  اشاره دارد که هم بیان عامى است براى همه. هم  هدایت  و بیان راه رسیدن به رشد و تعالى است. و هم پند و موعظه به خصوص براى  متقین  است، از این نظر که آنها هستند که از این فرمان استفاده مى کنند. ولى بر اساس تفسیر دیگرى،  هذا  اشاره به قرآن مجید است که هم بیان روشنى است براى کسانى که بخواهند طریق تعالى را بپیمایند، که البته بسته به انتخاب خود آنها است.   هم  هدایت ، راهنما و نشان دهنده طریق رشد است که پس از مشاهده آثار گذشتگان چگونه باید طى طریق نمود. و هم  موعظه  و پند براى پرهیزگاران به طور ویژه است; زیرا پرهیزگاران از این فرمان و مشاهده آثار و دقت در طرق هدایت بهره وافر مى برند. تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۳۷
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر آیه ۱۳۷ سوره آل عمران از نکته ها جهانگردى (سیر در ارض) آثارى که در نقاط مختلف روى زمین از دورانهاى قدیم باقى مانده اسناد زنده و گویاى تاریخ هستند، و حتى ما از آنها بیش از تاریخ مدون بهره مند مى شویم. آثار باقى مانده از دوران هاى گذشته، اشکال و صور و نقوش روح و دل و تفکرات و قدرت و عظمت و حقارت اقوام را به ما نشان مى دهد، در صورتى که تاریخ فقط حوادث وقوع یافته و عکس هاى خشک و بى روح آنها را مجسم مى سازد.   آرى ویرانه کاخ هاى ستمگران، و بناهاى شگفت انگیز اهرام مصر و برج بابل و کاخ هاى کسرى و آثار تمدن قوم سبأ و صدها نظائر آن که در گوشه و کنار جهان پراکنده اند، هر یک در عین خاموشى، هزار زبان دارند و سخن ها مى گویند، 👌👌👌و اینجا است که شاعران نکته سنج، به هنگامى که در برابر خرابه هاى این کاخ ها قرار مى گرفتند، تکان شدیدى در روح خود احساس کرده و اشعار شورانگیزى مى سرودند، چنان که  خاقانى  و شعراى معروف دیگرى این آوازها را از درون ذرات کاخ شکست خورده کسرى و مانند آن با گوش جان شنیده، و آنها را در شاهکارهاى ادبى سرودند.   مطالعه یک سطر از این تاریخ هاى زنده، معادل مطالعه یک کتاب قطور تاریخى است 🤔و اثرى که این مطالعه در بیدارى روح و جان بشر دارد، با هیچ چیز دیگرى برابرى نمى کند; زیرا هنگامى که در برابر آثار گذشتگان قرار مى گیریم گویا یک مرتبه ویرانه ها همه جان مى گیرند و استخوان هاى پوسیده از زیر خاک زنده مى شوند، و جنب و جوش پیشین خود را آغاز مى کنند.   بار دیگر نگاه مى کنیم همه را خاموش و فراموش شده مى بینیم و مقایسه این دو حالت نشان مى دهد افراد خودکامه👹 چه کوتاه فکرند😔 که براى رسیدن به هوس هاى بسیار زودگذر، آلوده هزاران جنایت مى شوند. لذا قرآن مجید دستور مى دهد: مسلمانان در روى زمین به سیر و سیاحت بپردازند و آثار گذشتگان را در دل زمین و یا در روى خاک با چشم خود ببینند و از مشاهده آن عبرت گیرند ادامه دارد... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۳۸
لزوم انس گرفتن مدبّرانه با قرآن برادران عزیز همین که قرآن را در جیبمان بگذاریم کافی است؟ این‌که در هنگام سفر، از زیر قرآن رد شویم کافی است؟ امروز من می‌گویم، این‌که ما در جلسه‌ی تلاوت قرآن شرکت کنیم کافی است؟ این‌که حتی قرآن را با صدای خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم کافی است؟ نه. چیز دیگری لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبّر در قرآن است. باید در قرآن تدبّر کرد. خودِ قرآن در موارد متعدد از ما می‌خواهد که تدبّر کنیم.عزیزان من! اگر ما یاد گرفتیم که با قرآن به‌صورت تدبّر، اُنس پیدا کنیم، همه‌ی خصوصیاتی که گفتیم حاصل خواهد شد. ما هنوز خیلی فاصله داریم؛ پس باید پیش برویم. بیانات حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی در مراسم اختتامیه‌ی مسابقات قرآن‌۱۳۷۳/۱۰/۱۴
بسم الله الرحمن الرحیم ادامه تفسیر آیه ۱۳۷ سوره آل عمران از نکته ها آرى، در اسلام نیز جهانگردى وجود دارد، و به آن اهمیت زیادى داده شده، اما نه بسان توریست هاى هوسران و هوسباز امروز،👌 بلکه براى👈 تحقیق و بررسى آثار و سرنوشت پیشینیان و مشاهده آثار عظمت خداوند در نقاط مختلف جهان، و این همان چیزى است که قرآن نام آن را  سیر فى الارض  گذارده و طى آیات متعددى به آن دستور داده است از جمله:   ۱ ـ قُلْ سیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمین:  بگو: بروید در روى زمین گردش کنید سپس بنگرید عاقبت و سرانجام گناهکاران چگونه بوده است. ۲ ـ قُلْ سیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ:  بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است. ۳ ـ أَ فَلَمْ یَسیرُوا فِی الأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها:  آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دل هائى داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند ؟(۵) و آیات دیگر.   این آیه مى گوید: این جهانگردى معنوى و سیر در ارض، قلب❤ انسان را دانا، 🙂چشم انسان را بینا 👀و گوش🦻 او را شنوا مى گرداند، و از خمودى و جمود، رهائى مى بخشد.   متأسفانه 😔از طرف مسلمانان به این دستور زنده اسلامى نیز مانند بسیارى از دستورات فراموش شده دیگر، توجهى نمى شود، حتى جمعى از علماء و دانشمندان اسلامى گویا در محیط فکر خود، زمان و مکان را متوقف ساخته، و در عالمى غیر از این عالم زندگى مى کنند، از تحولات اجتماعى دنیا بى خبرند و به کارهاى جزئى و کم اثر که در مقابل کارهاى اصولى و اساسى ارزش چندانى ندارد خود را مشغول ساخته اند.   در دنیائى که حتى پاپ ها و کاردینال هاى مسیحى که بعد از قرن ها انزوا و گوشه گیرى و قطع ارتباط با دنیاى خارج، به سیر در ارض مى پردازند تا نیازمندى هاى زمان را درک کنند، آیا نباید مسلمانان به این دستور صریح قرآن عمل کنند و خود را از تنگناى محیط محدود فکرى به در آورند، تا تحول و جنبشى در عالم اسلام و مسلمین پدید آید؟ تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۴۰
دوستان سعی کنند در همه‏ی اوقات- بخصوص در ماه رمضان- تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگیتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هرچه ممکن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر می‏بخشد. تلاوت عجله‏یی که همین‏طور انسان بخواند و برود و معانی را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه اینکه بی‏فایده باشد- بالاخره انسان همین‏که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته‏ی ارتباطی است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسی را از این‏طور قرآن خواندن منع کرد لیکن تلاوت قرآنی که مطلوب و مرغوب و مأمورٌ به است، نیست. بیانات حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی در دیدار اعضای هیأت دولت‌‌۱۳۸۴/۰۷/۱۷
بسم الله الرحمن الرحیم  139 وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ 140 إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ 141 وَ لِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ 142 أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ 143 وَ لَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَیْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ   ترجمه: 139 ـ و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!. 140 ـ اگر (در میدان احد) به شما جراحتى رسید (و ضربه اى وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان بدر)، جراحتى همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ى پیروزى و شکست) را در میان مردم مى گردانیم; (ـ و این خاصیت زندگى دنیاست ـ) تا خدا، افرادى را که ایمان آورده اند، بداند (و شناخته شوند); و خداوند از میان شما، شاهدانى بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمى دارد. 141 ـ و تا خداوند، افراد با ایمان را خالص گرداند (و ورزیده شوند); و کافران را به تدریج نابود سازد. 142 ـ آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادعاى ایمان) وارد بهشت خواهید شد، در حالى که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخص نساخته است؟! 143 ـ و شما مرگ (و شهادت در راه خدا) را، پیش از آن که با آن رو به رو شوید، آرزو مى کردید; سپس آن را با چشم خود دیدید، در حالى که به آن نگاه مى کردید (و حاضر نبودید به آن تن در دهید)!. شأن نزول: درباره شأن نزول این آیات، روایات متعددى وارد شده است، از مجموع آنها استفاده مى شود که این آیات دنباله آیاتى است که قبلاً درباره جنگ احد داشتیم. در حقیقت این آیات، تجزیه و تحلیلى است روى نتائج جنگ احد و عوامل پیدایش آن به عنوان یک سرمشق بزرگ براى مسلمانان.   و در ضمن وسیله اى است براى تسلى، دلدارى و تقویت روحى آنها; زیرا همان طور که گفتیم: جنگ احد بر اثر نافرمانى😔و عدم انضباط نظامى جمعى از سربازان اسلام، در پایان به شکست انجامید و جمعى از شخصیت ها و چهره هاى برجسته اسلام از جمله  حمزه  عموى پیامبر، در این میدان شربت شهادت نوشیدند.😥   پیامبر(صلى الله علیه وآله) همان شب با یاران خود به میان کشتگان رفت و براى بزرگداشت ارواح شهداء بر سر جنازه یکایک آنها مى نشست، اشک مى ریخت و طلب آمرزش مى نمود، و سپس اجساد همه آنها در دامنه کوه احد در میان اندوه فراوان بخاک سپرده شد. در این لحظات حساس که مسلمانان نیاز شدید به تقویت روحى و هم استفاده معنوى از نتائج شکست داشتند آیات فوق نازل گردید. ادامه دارد... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۴۲
بسم الله الرحمن الرحیم وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ هرگز سست نشوید! و غمگین نگردید. و شما برترید اگر ایمان داشته باشید. (آل عمران/139) نتائج جنگ احد در آیه اول از آیات فوق، نخست به مسلمانان هشدار داده شده که مبادا❌ از باختن یک جنگ، سستى به خود راه دهند، غمگین😔 گردند و از پیروزى نهائى مأیوس شوند!; زیرا افراد بیدار همان طور که از پیروزى ها استفاده مى کنند از شکست ها نیز درس مى آموزند و در پرتو آن نقاط ضعفى را که سرچشمه شکست شده، پیدا مى کنند و با بر طرف ساختن آن براى پیروزى نهائى آماده مى شوند، مى فرماید:  سست نشوید و غمگین نگردید! شما برترید💪 اگر ایمان داشته باشید👌👌  (وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ).    تَهِنُوا  از ماده  وهن  گرفته شده که در لغت به معنى هر نوع سستى است، خواه در جسم و تن باشد، و یا در اراده و ایمان. جمله وَ أَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ:  شما برترید اگر ایمان داشته باشید ، جمله بسیار پر معنى است، یعنى: شکست شما در حقیقت👈براى از دست دادن روح ایمان و آثار آن بوده، شما اگر فرمان خدا و پیامبر را در این میدان زیر پا نمى گذاشتید 🤔گرفتار چنین سرنوشتى نمى شدید، اما باز هم غمگین نباشید، اگر بر مسیر ایمان ثابت بمانید پیروزى نهائى از آن شما است، و شکست در یک میدان، به معنى شکست نهائى در جنگ نیست.   بنابراین، با دقت و هوشیارى نقاط ضعف را جبران کنید، نقاط قوت را تقویت نمائید، بر آگاهى ها و تجهیزات خود بیفزائید، آماده پذیرش بى چون و چراى فرمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ـ که فرمان خدا است ـ باشید و بدانید پیروزى و برترى از آن شما است.   در آیه بعد، درس دیگرى براى رسیدن به پیروزى نهائى به مسلمانان داده شده است و آن این که: شما نباید👌 از دشمنان کمتر باشید، آنها در میدان  بدر  شکستى سخت و سنگین از شما خوردند و هفتاد نفر کشته، و تعداد زیادى مجروح و اسیر دادند و با آن همه از پاى ننشستند، و در این میدان شکست خود را بر اثر غفلت شما جبران کردند.   شما هم اگر در این میدان گرفتار شکست شدید باید از پاى ننشینید تا آن را جبران کنید، و لذا مى فرماید:  اگر به شما جراحتى رسید به آنها هم جراحتى همانند آن رسید  بنابراین سستى و اندوه شما براى چیست؟ (إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ).  قَرْح  به معنى جراحتى است که در بدن بر اثر برخورد با یک عامل خارجى پیدا مى شود. بعضى از مفسران آیه را اشاره به جراحاتى که بر کفار در میدان احد نشست مى دانند، ولى اولاً ـ این جراحات مانند جراحات مسلمین نبود بنابراین با کلمه  مِثْلُهُ  سازگار نیست. و ثانیاً ـ با جمله بعد که تفسیر آن خواهد آمد تناسب ندارد. ادامه دارد... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۴۴
بسم الله الرحمن الرحیم إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ اگر (در جنگ اُحُد،) به شما جراحتى رسید (و ضربه اى وارد شد)،به آن جمعیّت (نیز در جنگ بدر)، جراحتى همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ى پیروزى و شکست) را در میان مردم مى گردانیم. (و این خاصیّت زندگى دنیاست)تا خدا، افرادى را که ایمان آورده اند، مشخص سازد. و (خداوند) از میان خودتان، شاهدانى بگیرد. و خدا ستمکاران را دوست نمى دارد. (آل عمران/140) در قسمت بعد، نخست اشاره به یکى از سنن الهى شده است که در زندگى بشر حوادث تلخ و شیرینى رخ مى دهد👌 که هیچکدام پایدار نیست، شکست ها، پیروزى ها، قدرت ها، عظمت ها و ناتوانى ها، همه در حال دگرگونى هستند.   بنابراین، نباید ❌شکست در یک میدان و آثار آن را پایدار فرض کرد، بلکه باید با بررسى عوامل و انگیزه هاى شکست از سنت تحول، استفاده نمود، و آن را به پیروزى تبدیل کرد، دنیا فراز و نشیب دارد و زندگى در حال دگرگونى است، لذا خداوند مى فرماید:  این ایام را در میان مردم به طور مداوم گردش مى دهیم  (وَ تِلْکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ) تا سنت تکامل از لابلاى این حوادث آشکار شود.   سپس اشاره به نتیجه این حوادث ناگوار کرده، مى فرماید:  اینها به خاطر آن است که افراد با ایمان، از مدعیان ایمان، شناخته شوند  (وَ لِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا). و به عبارت دیگر: تا حوادث دردناک 😥در تاریخ ملتى روى ندهد، صفوف از هم مشخص نخواهند شد; 👌👌👌زیرا پیروزى ها خواب آور و اغفال کننده است در حالى که شکست ها براى افراد آماده، بیدار کننده و نشان دهنده ارزش ها است.👏👏👏   و در جمله بعد مى فرماید:  یکى از نتائج این شکست دردناک این بود که: شما شهیدان و قربانیانى در راه اسلام بدهید  (وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ) و بدانید: این آئین پاک را ارزان به دست نیاورده اید تا در آینده ارزان از دست بدهید. اصولاً ملتى که قربانى در راه اهداف مقدس خود ندهد،👌 همیشه آنها را کوچک مى شمرد، اما به هنگامى که قربانى داد، هم خود او، و هم نسل هاى آینده، به دیده عظمت به آن مى نگرند.   ممکن است: منظور از  شهداء  در اینجا گواهان باشد، یعنى خدا مى خواست با این حادثه، گواهانى از شما بگیرد که چگونه نافرمانى ها به شکست هاى دردناکى مى انجامد، و این گواهان در آینده معلمانى خواهند بود  نُداوِلُها  از  مُداوَلَة  به معنى این است که چیزى را در میان عده اى یکى بعد از دیگرى گردش دهند. براى مردم در برابر حوادث مشابهى که در پیش دارند. در پایان آیه مى فرماید:  خداوند ستمگران را دوست نمى دارد  (وَ اللّهُ لایُحِبُّ الظّالِمینَ). و بنابراین از آنها حمایت نخواهد کرد. ادامه دارد... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۴۵
بسم الله الرحمن الرحیم وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ و تا خداوند، افراد با ایمان را خالص گرداند (و ورزیده شوند). و کافران را (بتدریج) نابود سازد. (آل عمران/141)   پس از آن، به یکى دیگر از نتائج طبیعى شکست جنگ احد اشاره شده است، و آن این که: این گونه شکست ها نقاط ضعف و عیوب👌👌 جمعیت ها را آشکار مى سازد و وسیله مؤثرى است براى شستشوى این عیوب، قرآن مى فرماید:  خدا مى خواست در این میدان جنگ، افراد با ایمان را خالص گرداند و نقاط ضعفشان را به آنها نشان بدهد (وَ لِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا).  لِیُمَحِّصَ  از ماده  تمحیص  به معنى پاک نمودن چیزى است از هر گونه عیب.   آنها مى بایست براى پیروزى هاى آینده در چنین بوته آزمایشى قرار گیرند و عیار شخصیت خود را بسنجند و همان طور که على(علیه السلام) مى فرماید: فِى تَقَلُّبِ الأَحْوالِ یُعْلَمُ جَواهِرُ الرِّجالِ:  دگرگونى هاى روزگار و حوادث سخت زندگى حقیقت اشخاص را روشن مى سازد آنها به عیار شخصیت خود واقف گردند. اینجا است که گاهى پاره اى از شکست ها آن چنان سازنده است که به مراتب اثر آن در سرنوشت جوامع انسانى از پیروزى هاى خواب کننده ظاهرى بیشتر است.   جالب این که نویسنده تفسیر  المنار  از استادش  محمّد عبده  مفتى بزرگ مصر، نقل مى کند: پیامبر را در خواب دید و به او فرمود:  اگر مرا در میان پیروزى و شکست در میدان احد مخیر ساخته بودند من در خصوص آن میدان، شکست را ترجیح مى دادم; زیرا این شکست عامل سازنده اى در تاریخ اسلام شد. جمله بعد در حقیقت نتیجه اى است براى جمله قبل; زیرا هنگامى که مؤمنان در کوره حوادث پاک شدند، آمادگى کافى براى از بین بردن تدریجى شرک، کفر و پاک ساختن جامعه از این آلودگى ها پیدا مى کنند، یعنى: نخست باید پاک شد و سپس پاک کرد، لذا مى فرماید:  و کافران را به تدریج نابود سازد  (وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ).  یَمْحَق  از ماده  محق  (بر وزن مرد) به معنى کم شدن تدریجى چیزى است و به همین مناسبت شب پایان ماه را (محاق) مى گویند; زیرا روشنى ماه کم کم کاسته شده و از بین مى رود. در حقیقت همان طور که ماه با آن جلوه گرى و فریبندگى مخصوص خود، تدریجاً کم نور شده و در محاق فرو مى رود همچنین شکوه و عظمت کفر و شرک و حامیان آنها با تصفیه و پاک شدن مسلمانان به زوال و نیستى مى گراید. ادامه دارد.... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۴۷
💎توجه به اوامر الهی در قرآن 🌟الله الله! أيها الناس! فيما استحفظكم من كتابه، واستودعكم من حقوقه، فإن الله سبحانه لم يخلقكم عبثا. 🌗اى مردم! به خدا توجه كنيد در آنچه رعايت آن را در كتاب خودش از شما خواسته است و در حقوقى كه شما را امانتدار آن كرده است؛ زيرا خدواند سبحان شما را بيهوده نيافريده است. 📘
بسم الله الرحمن الرحیم أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادّعاى ایمان) وارد بهشت خواهید شد، در حالى که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخّص نساخته است؟! (آل عمران/142)   آن گاه با استفاده از حادثه احد براى تصحیح یک اشتباه فکرى مسلمانان اقدام مى کند، مى فرماید:  آیا چنین پنداشتید که (با ادعاى ایمان) وارد بهشت خواهید شد در حالى که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخص نساخته است ؟! 👌👌👌(أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ). آیا بدون جهاد و استقامت در راه خدا مى توانید در بهشت برین جاى گیرید؟   آیا گمان کردید داخل شدن در عمق آن سعادت معنوى تنها با انتخاب نام مسلمان و یا عقیده بدون عمل ممکن است؟ اگر چنین بود مسأله بسیار ساده بود، ولى هرگز چنین نبوده است و تا اعتقادات واقعى در میدان عمل پیاده نشود کسى بهره اى از آن سعادت ها نخواهد برد، در اینجا است که باید صفوف از هم مشخص شود، و مجاهدان و صابران از افراد بى ارزش شناخته شوند. ادامه دارد... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۴۸
باید با قرآن انس پیدا کنید. زبان ما، زبان قرآن نیست؛ می‏توانیم به ترجمه‏ی قرآن مراجعه کنیم؛ اما عمق‏یابی مضامین قرآنی فقط با مراجعه‏ی به ترجمه نمی‏شود؛ کمااینکه با خواندن متن‏ قرآن هم برای کسانی که می‏فهمند، همیشه به دست نمی‏آید؛ با تدبر به دست می‏آید؛ با عمق‏یابی به دست می‏آید. با قرآن باید مثل آینه مواجه شد؛ پاکیزه، براق و بی‏زنگار؛ تا قرآن در دل ما منعکس شود. قرآن باید در جان ما انعکاس پیدا کند؛ این همیشه و برای همه نیست؛ برای کسانی است که دلشان را با صفای باطن و نفس پاکیزه کنند؛ با ایمان، با باور و با قبول با قرآن مواجه شوند؛ و الّا کسانی که دل معاند دارند، بنای بر نشنیدن و نفهمیدن دارند، نوای قرآن، کلام قرآن و پیام قرآن در دل آن‏ها اثری نمی‏کند؛ «و لو انّنا نزّلنا الیهم الملائکة و کلّمهم الموتی و حشرنا علیهم کلّ شی‏ء قبلا ما کانوا لیؤمنوا الّا أن یشاء الله»؛ اگر برای برخی افراد زمین را به آسمان بدوزی، این دلِ ناباور و زنگار گرفته، نزدیک نمی‏شود و ایمان نمی‏آورد. لذا قرآن را هم می‏خواند، اما به قرآن نزدیک نمی‏شود. باید به قرآن نزدیک شد. شما جوانهای عزیز و همه‏ی جوانهایی که این حرف را در سرتاسر کشور می‏شنوید، بدانید در قرآن حکمت هست، نور هست، شفاء هست. عقده‏هایی که بر اثر چالشهای موجود مادی دنیا در دل و جان انسان به وجود می‏آید، سرانگشت حکمت قرآنی می‏تواند همه‏ی این عقده‏ها را باز کند؛ این واقعیت است؛ دلها را باز می‏کند، شرح صدر می‏دهد، امید می‏دهد، نور می‏دهد، عزم راسخ برای حرکت در صراط مستقیم می‏دهد. با قرآن باید مواجه شد و این‏ها را گرفت. بیانات‌ حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی در دیدار قاریان قرآن کریم‌۱۳۸۴/۰۷/۱۴
پایگاه مقاومت شهیدان پناهی
بسم الله الرحمن الرحیم ادامه تفسیر آیات ۱۳۹ الی ۱۴۳ سوره آل عمران علل شکست احد در یک نگاه در آیات
بسم الله الرحمن الرحیم وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ محمّد فقط فرستاده خداست. و پیش از او، فرستادگان دیگرى نیز بودند. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به گذشته (و دوران جاهلیت) باز برمى گردید؟! و هر کس به گذشته بازگردد، هرگز به خدا ضررى نمى رساند. و خداوند بزودى شاکران (و ثابت قدمان) را پاداش خواهد داد. (آل عمران/144) شأن نزول: این آیه نیز ناظر به یکى دیگر از حوادث جنگ احد است و آن این که: در همان حال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعلهور بود، ناگهان صدائى بلند شد و کسى گفت: محمّد را کشتم... محمّد را کشتم... این، درست همان دم بود که مردى به نام  عمرو بن قمیئه حارثى  سنگ به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرتاب کرد، پیشانى و دندان آن حضرت شکست و لب پائین وى شکافت و خون صورت وى را پوشانید.😔😥   در این موقع بود که دشمن تلاش کرد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به قتل برساند، اما  مصعب بن عمیر  یکى از پرچمداران ارتش اسلام، با پایمردى تمام جلو حملات آنها را گرفت ولى خودش در این میان شهید شد، و چون او شباهت زیادى به پیامبر داشت، دشمن چنین پنداشت که: پیغمبر در خاک و خون غلطیده است، لذا این خبر را با صداى بلند به همه لشگرگاه رسانید. انتشار این خبر، به همان اندازه که در روحیه بت پرستان اثر مثبت داشت در میان مسلمانان تزلزل عجیبى ایجاد کرد.   جمعى که اکثریت را تشکیل مى دادند به دست و پا افتاده، از میدان جنگ به سرعت خارج مى شدند. حتى بعضى در این فکر بودند با کشته شدن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از آئین اسلام برگردند و از سران بت پرستان امان بخواهند. اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على👌👌(علیه السلام)، ابو دجانه و طلحةو بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى کردند👏👏 از جمله  انس بن نضر  به میان آنها آمده، گفت:   اى مردم! اگر محمّد(صلى الله علیه وآله) کشته شد، خداى محمّد کشته نشده، بروید و پیکار کنید🤔👌 و در راه همان هدفى که پیامبر کشته شد، شربت شهادت بنوشید، پس از ایراد این سخنان به دشمن حمله نمود تا کشته شد، ولى به زودى روشن گردید که پیامبر زنده است و این خبر اشتباه بوده است یا دروغ، آیه فوق در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد. تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۵۲
تلاوت قرآن مقدّمه‌ی فهم قرآن و به دست آوردن معرفت قرآنی است؛ این را بایستی برای خودمان تأمین کنیم. اگر تلاوت، تلاوت درست و به‌جایی باشد، دو فایده‌ی مهم را باید به ما بدهد: یکی اینکه معنویّت ما را، روح معنوی ما را تعمیق کند، عمق ببخشد. ما غرق در امور مادّی هستیم؛ انسانها احتیاج دارند به توجّه معنوی، به روح معنویّت و این با تلاوت قرآن -اگر خوب تلاوت کنیم قرآن را- حاصل میشود. و دوّم اینکه به فکر خودمان و اندیشه‌ی خودمان مدد برسانیم و آن را از معرفت قرآنی تغذیه کنیم؛ یعنی قرآن، هم در دل ما اثر میگذارد، هم در ذهن ما اثر میگذارد. اگر با قرآن مأنوس بشویم، خیلی از مفاهیم حیات و زندگی برای ما روشن خواهد شد. کج‌رَوی‌ها، بدفهمی‌ها، یأسها، خیانتهای انسانها به یکدیگر، دشمنی‌های انسانها با یکدیگر، ذلیل کردن انسانْ خود را در مقابل طواغیت عالم و امثال اینها، همه ناشی از دوری از قرآن است. قرآن، هم به ما معنویّت میدهد، هم به ما معرفت میدهد. بیانات حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن ۱۳۹۸/۰۱/۲۶