📗 ادامه کتاب《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ۷ ... روز موعود بالاخره خودش را به ما می‌رساند؛ ما زودتر از او رسیده‌ایم به دیدار! مثل همیشه لباس پوشیده‌ام و این، کمک می‌کند که خودم باشم. جایی نزدیک مزار شهدا می‌نشینیم. هوا سرد است اما مگر می‌شود سردت باشد وقتی این همه حرفِ گرم در سینه داری؟ از آن‌جا شروع می‌کنم که سخت‌تر است! باید شیرین‌ترها را بگذارم برای آخر کار؛ برای فاصله تا دیدار بعدی... -من دوست ندارم توی زندگی چشم و هم‌چشمی باشه. میشه ساده هم زندگی کرد. حقوق من کفاف یه زندگی ساده رو میده، ضمنا خریدامون هم باید از جنسای ایرانی باشه! می‌خندد که یعنی باشد قبول! باید کام‌مان را شیرین کنم! -این عشقه که به زندگی حرارت میده نه بخاری! این علاقه‌س که خواب آدما رو راحت می‌کنه نه تشک پر قو! این عشقه که زندگی رو آسون می‌کنه نه امکانات ... ... 📔 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─ 💠 @shahiddaneshgar