پدر شهید:
از خوشحالی در پوستش نمیگنجید؛ وقتی به او خبر دادم که اسمت را برای سفر کربلا نوشتهام. سوم راهنمایی بود. روز موعود، وسایلش را با ذوق و شوق جمع کرد، خودش لباسهایش را شست و برای اصلاح موهایش به آرایشگاه رفت و همراه مادرش رهسپار كربلا شد.
از عراق كه برگشت به فكر تهيه پذيرايي بودم. تصور میکردم که فقط ده پانزده نفر از دوستانش به دیدار او خواهند آمد اما زنگ خانه به صدا درآمد و حدود ۴۰ نفر از دوستانش وارد خانه شدند! با شور و نشاط و علاقه، همدیگر را در آغوش گرفتند و میخندیدند.
#خاطرات_صوتی
#کربلا
#شهید_عباس_دانشگر
🔸️ انتشار فقط با نام کانال موسسه مجاز می باشد
💠 کانال رسمی شهید عباس دانشگر در ایتا
#موسسه_شهید_دانشگر
🌷🏴
💠
@shahiddaneshgar