مؤسسه شهید عباس دانشگر
۳۹ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران آقای صادق یزدان‌پ
۴۰ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ابراهیم حمزه‌‌ای مرداد سال ۱۳۹۹ به بیماری کرونا دچار شدم. روز‌به‌روز وضعیت جسمی‌‌ام بدتر می‌شد. ریه‌‌هایم عفونی شده بود. تا مرز مرگ جلو رفته بودم. مدتی در بیمارستان بستری شدم تا اینکه قدری حالم بهتر شد. گفتم مرخصم کنید. در خانه راحت‌تر بودم. بعد از مرخص شدن، در خانه درد و رنج زیادی کشیدم. در همان ایام خانواده‌‌ام بسیار بی‌‌تاب شدند و نگران حال من بودند. یک شب همسرم سردار سلیمانی و شهید حمید سیاهکالی و شهید عباس دانشگر را در عالم رؤیا دید. سردار سلیمانی به همسرم گفت: «آقا ابراهیم شفا پیدا می‌‌کنه و تا یه هفتۀ دیگه از بستر بیماری بلند می‌‌شه.» بعد از بهبودی نسبی، همسرم این خواب را برایم تعریف کرد. گفتم: «قبل از بیماری برای شهید سردار سلیمانی و شهید حمید سیاهکالی و شهید عباس دانشگر کلیپی درست کرده بودم. شاید خواب شما و خبر سلامتی من به‌پاس اون عرض ارادت بوده.» 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯