بعضی از بیمارای آسایشگاه طوری بودن که هیچ‌کس حتی طاقت دیدنشون👀 رو نداشت چه برسه به اینکه ازشون نگهداری کنه😓 ولی صدیقه می‌رفت اونا رو می‌شست و کاراشون رو انجام می‌داد 🙂💔 و اصلاً هم از این کار ناراحت نمی‌شد. کلاً آدم پر دل و جرأتی بود🧕🏻 واسه همین هیچ وقت دنبال کارای کوچیک و راحت نمی‌رفت.‼️ همیشه آخر هفته‌ها یا تو آسایشگاه کهریزک پیداش می‌کردیم یا تو بیمارستان معلولین ذهنی نارمک.🙂 🌸 🕊