﷽ دوست دارم داستان زندگی پر ماجرای او را از آغاز کنم! آن روزهایی که زهره بعد از شکست در یک ازدواج اجباری از آلمان به لبنان می‌آید و وارد مرحله جدیدی از زندگی اش میشود. مرحله جدیدی که نامش را برای همیشه در طومار پرافتخار مبارزین فلسطینی ثبت میکند...✊🇵🇸 بعد از آن به ایران باز میگردد همزمان با مقدمات تغییر رژیم شاهنشاهی... زهره که روزی در همین کشور به خاطر داشتن دو هفته به مدرسه نرفته بود، حالا افق روشن برپایی «حکومت اسلامی» را پیش روی خود میدید🌤🌱 طبیعی بود که تمام توان خود را برای پیروزی «انقلاب آقاروح‌الله» بگذارد. اما چه چیزی باعث شده بود که زهره قدم در این مسیر بگذارد⁉️ زهره جوان بود اما سرمایه‌ای هنگفت داشت! سرمایه‌ای که آن را از دوران نوجوانی اندک اندک و با صبر و حوصله اندوخته بود...سرمایه‌ای که هم عقل و هم قلب او را روشن کرده بود💖 زهره با کتاب های شهید مطهری آشنا بود و گاهی آنقدر قرآن می‌خواند که بقیه حتی مادرش متعجب میشدند! درس اخلاق، نماز شب، حالات عرفانی و ... همه با هم این گنجینه ارزشمند را برای زهره ساخته بودند. گنجینه‌ای که راحت به دست نیامده بود و تنها یک مورد از سختی هایش اتهام جنون بود... اما همین گنج پر رنج و البته شیرین، دست زهره را گرفت تا بتواند در روزهای انقلاب به مجاهدت بپردازد؛ جهادی که اندکی بعد از پیروزی نهضت به بار نشست... زهره بنیانیان اردیبهشت۱۳۵۸ با حضور در یک عملیات نظامی بر علیه گروهک‌های ضد انقلاب در درگیری درفولادشهر اصفهان، به شهادت رسید، تا ثابت کند دختر ها هم شهید میشوند🕊✨