|میترا نه؛ زینب! بعد از اینکه خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه می‌خواهد اسمش را عوض کرد؛ می‌گفت:«من میترا نیستم. به من بگویید زینب. با اسم جدیدم صدایم کنید!»😇 ۱۴ سال بیشتر نداشت اما عشق به انقلاب و امام خمینی رضوان الله تعالی علیه تحولی عمیق را در وجود او رقم زده بود...🦋 زینب را میتوان از همان یاران در گهواره ای دانست که امام دهه ۴۰ وعده‌شان را داده بود! ۱۴ سال زندگی او، یک سبک زندگی جهادی کامل است...💚✨ چه قبل از انقلاب که به خاطره روسری سر کردن در مدرسه مسخره میشد اما همچنان ثابت قدم مانده بود و چه آن دورانی که برای فعالیت ها و مبارزات انقلابی سر از پا نمی‌شناخت. زینب رابطه انقلاب و خودسازی را به خوبی درک کرده بود... دو بال نورانی، که پر پرواز او برای رسیدن به قله بلندترین و زیباترین عاقبت شدند🕊⛰ سال ۶۱ روز اول عید، برای نماز مغرب و عشا به مسجد رفت و دیگر برنگشت... چند روز بعد منافقین خبر قتل او را دادند...🥺 وقتی پیکر بی جان زینب ۱۴ ساله را پیدا کردند که با چادرش خفه‌اش کرده بودند، دوباره روضه ها برایمان زنده شد...❤️‍🔥 زینب قبلا نوشته بود: «خانه ام را ساختم، اینجا جای من نیست. باید بروم باید بروم!»