فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴ثواب قرائت در روز هفدهم ماه را به طور ویژه تقدیم می‌کنیم به 🌷یه روز بچه‌های سپاه شهر ری دستگیرش می‌کنند و بهش میگن: «تو خجالت نمی‌کشی؟ جوونای مردم دارن تو جبهه‌ها تیکه پاره میشن اون وقت تو توی تهران داری الواتی می‌کنی؟!» احمد به غیرتش برمیخوره به اون پاسدار میگه: «منو آزاد کنید، نامرده اگه کسی فردا نره جبهه!» ... احمد ساک به دست عازم جبهه شد و رفت. او متحول شد و از خدا خواست که اگر بناست شهید شود پیکرش را کسی نبیند، چون بدنش پُر بود از جای چاقو و خالکوبی ... می‌گفت: «این بدن آبروی رزمنده‌ها را می‌برد.» در یکی از عملیات‌ها که احمد به همراه چند تن از فرماندهان برای شناسایی منطقه بازی‌دراز رفته بودند، گلوله مستقیم تانک به خودروی آنان برخورد می‌کند و بدن احمد در آتش می‌سوزد و به شهادت می‌رسد. (کتاب «بامرام» اثری از گروه شهید هادی) 🌹به یادش صلوات🌹 🎙با صدای جناب آقای ریاضی (@aghayeriazi1401) 🌹 🌷 @shahidkasraei