#حق ۵
ولی خم به ابرو نیاوردم، ی بار که مادرشوهرمو بردن حمام گوشواره ش رو داد بهم و گفت از دختر باگران عزیزتری وقتی اوردمش بیرون با یکی تماس گرفت یک ساعت بعد دوتا مرد با ی دفتر بزرگ اومدن و باهاش صحبت کردن از حرفهاشون چیزی فهمیدم اما به رو نیاوردم که یهو مادرشوهرم گفت برو شناسنامت ت رو بیار وقتی پرسیدم گفت بچه هام لیاقت اموالم رو ندارن من الان بهشون نیاز دارم و نیستن میخوان بعد مرگم ارثم رو بخورن؟ اون روز مادرشوهرم همه چیزشو به نامم زد به این شرط که بعد از مرگش بتونم استفاده کنم الان چند سال میگذره و این راز بین خودمون دوتا هست و نود و پنج سالشه خداروشکر میکنم که دارمش الهی که عمرش بیشتر بشه چون اصلا اذیتم نمیکنه
#پایان.
❌کپی حرام ❌