#پول ۱
آقایی هستم ۳۸ ساله.
بیست و هشت سالم بود که با معرفی خالهم به خانمی، ازدواج کردیم. از همون اول متوجه اختلافات فرهنگیمون شدم اما اصلاً فکرش رو نمیکردم که کار به جاهای باریک بکشه. زیبا زنی بود که به شدت اهل تجملات بود تا پولی رو پس انداز می کردیم برمی داشت میرفت بازار و خرید میکرد. اون هم فقط دکوری های گرانقیمت یه بار پس انداز سه ماهمون رو برد یه گلدون خرید و برگشت وقتی بهش اعتراض کردم که ما مجسمه به این گرونی نمیخواهیم انقدر گریه کرد گفت تو به من توجه نمی کنی که از حرفم پشیمون شدم
#ادامهدارد
❌کپی حرام ⛔️