#انسانیت ۳
اما برای رفتن به خونه ی خواهر و برادرای خودم با اینکه بچه هاشون جز درس و مدرسه به هیچی فکر نمیکنند هزارتا انگ بی اخلاقی بهشون میزنی.
تو چرا اینقدر بی انصافی؟ همین چند جمله ی من کافی بود تا یه دعوای بزرک درست کنه میگفت برادرای تو دزد و خلافکارم دلم نمیخواد بچه هام برن خونه ی اونها و از داییهاشون خلافکاری رو یاد بگیرن دراخر دعوا به کتک زدن من ختم شد.
نمیدونم این حجم از بی منظقی وبی انصافی چطور در وجود یه ادم میتونست جا بگیره.
از اونروز ببعد فهمیدم نمیخواد حرفامو قبول کنه دیگه چیزی درین مورد نگفتم.
دلم نمیخواست به خاطر عدم تفاهم و اختلافات من و همسرم بچه ها ضربه بخورند علی رغم میل باطنیم بیشتر با خونواده ی خودش در رفت و امد بودیم...