#مدارا 2
آخه چه ربطی به من داره که شوهرش تو عقد ولش کرد رفت .
امروز که دیگه سر طاها داد کشید بدجوری کلافه شدم. دیگه حتی به پسرمم کار داره.
طاها رو که گریه میکرد به اتاق بردم و سعی کردم آرومش کنم._ مامان جون گریه نکن. الان زنگ میزنم بابات بیاد بریم خونه خودمون.
در حالی که سعی میکردم آرومش کنم ازشپرسیدم _ بگو ببینم به عمه چی گفتی که انقد عصبی شد!
طاها با هق هق گفت_ مامان عمه بهم به شما حرف بد زد . بهتون گفت عجوزه!
منم گفتم حق ندارین به مامان من حرف بزنید . بعدش دیگه شروع کرد به داد و بیداد که توهم مثل مادرتی!
مامان نباید به شما حرف میزد.
بغضم گرفته بود و نمیتونستم چیزی بگم.
مگه من با بهناز چیکار کرده بودم که این حرفارو میزد!
دیگه طاها رو بی خیال شده بودم و فقط خودم اشک میریختم.
ادامه دارد .
کپی حرام.