7⃣3⃣8⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
🔸در دوران مدرسه💼بچه درس خوانی بود و البته
#استعداد هم داشت👌وقتی
#دیپلم گرفت گفتم
#محمدجان برای دانشگاه هم امتحان بده.گفت مادر برای امسال دیر شده چون یک ماه دیگر کنکور است🙁.
🔹اما من گفتم
#توکل_کن به خدا پسرم، بنشین و این یک ماه را درس بخوان📚این مدت کمی که فرصت داشت برای
#دانشگاه خودش را آماده کرد⚡️اما با همه مشغلهاش
#نمازجمعه اش ترک نشد❌
🔸یک روز میخواست برود
#نمازجمعه وقتی خواست بند کتانیاش را ببندد👟 رفتم روبروی پله جلویش را گرفتم، پرسیدم:کجا⁉️
گفت: میروم نماز جمعه. گفتم نماز جمعهی تو، درس توست📖، حالا اگر یک هفته شرکت نکنی اشکالی ندارد🚫.
🔹درست را بخوان،
#دانشگاه که قبول شدی انشاءالله نماز جمعه هم میروی😊.الحمدالله درس خواند و دانشگاه سراسری
#مشهد رشته مهندسی ریختهگری هم قبول شد.»☺️
راوی: مادر شهید
#شهید_محمد_بلباسی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh