5⃣4⃣1⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
🔻شهیدی که در سایه نام برادر گمنام ماند
#شهید_مجید_زین_الدین🌷
💠 بی نهایت عشق
🔹دلش نمی خواست کارهایش جلوی دید باشد، مدتی را که در جبهه بود، اجازه نداد حتی یک عکس یا فیلم از او تهیه شود.
🔸آخرین بار که به مرخصی آمده بود، قبل از رفتن همه ی عکس هایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند.
🔹همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یک عکس هم در خانه نداشتیم.
🔸همیشه پنهان کار بود. حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان می کرد.
🔹یک بار که به مرخصی آمده بود، احساس کردم هنگام بلند شدن به سختی حرکت می کند، ولی چیزی را بروز نداد.
🔸وقت نماز شد. وضو که گرفت، رفت توی اتاق و در را قفل کرد. از این کارش تعجب کردم، خواهرش که کنجکاو شده بود، از بالای در، داخل اتاق را نگاه کرد و متوجه شد که مجید نماز را به صورت نشسته می خواند .
🔹مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود، اما اجازه نداد حتی ما که خانواده اش بودیم متوجه شویم.
شادی روحش
#صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh