💔
ادب این پسر همه را متعجب میکرد؛ من را هم.
تیپ دوازده از دزفول حرکت کرد و رفت به طرف شلمچه. بعد از صرف ناهار دراز کشیده بودم که پرسید:« آقای قصاب! شما وصیتنامه نوشتی؟».
گفتم:« بله.».
گفت:« من هنوز ننوشتم. میشه وصیتنامهی شما رو ببینم؟ میخوام بدونم چطوری باید شروع کرد.».
گفتم:« آره، چرا نمیشه! مخصوصاً برای شما که پسر حاج آقایی.».
وصیتنامهام را که سه چهار تا برگهی4A بود، دادم. قبل از این که تای برگهها را باز کند، پرسید:« مطلب خاصی که من نباید ببینم توش نیست؟».
گفتم:« نه، با خیال راحت بخون!».
در دلم خیلی به آن ادب و نزاکت آفرین گفتم.
#شهید_نورالله_اختری
📚 فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص257
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞
@aah3noghte💞