💔
#دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم
امروز رفتم بهشت زهرا سر مزار شهدا رسیدم بالا سر داش علی یه دفعه انگار رفتم چند سال پیش !!
رفتم توی حسینیه دیدم مراسم جشن گرفتن و همه جمع هستند میکروفن دست داش علی بود و میخواست شروع کنه !! شروع خوندنش رو خیلی پسندیدم از حفظ شروع کرد فرازای زیارت جامعه رو خوندن و از خوندنش معلوم بود با زیارت انس داره !👌
خیلی خوشم اومد رفتم بعد مراسم بهش گفتم خیلی باهات حال کردم داداش معلومه جامعه خونی !!
دوستیمون عمیقتر شده بود !!
ی روز انقدر بشین پاشو بهشون دادم که خودمم خسته شده بودم؛ بعد تنبیه دیدم داره خمیده خمیده میاد و تا من رو دید زد زیر خنده و گفت: دهنت سرویس توی توالتم نمیتونم برم از پا درد.... 😅
هروقت همدیگه رو میدیدیم خیلی محکم بغلش میکردم و حال و احوال و خاطرات دوره و ...تا اینکه شنیدم شهید شده!
بعد شهادتش چیزای دیگه هم رو شد مثل اینکه چقدر به فقرا و نیازمندها هم اهمیت میده و ... خوشا آنان که با شهادت رفتن
✍به روایتِ
#شهید_حسن_عبدالله_زاده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞
@aah3noghte💞
#کپےپیگردالهےدارد؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید!🌸
به رسم امانت از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند👌