💔 در طلاییه سه شهید پیدا کردیم پاهایشان با سیم تلفن کلاف شده بود و دستهایشان از پشت بسته شده بود، خاک ها را کنار زدند متوجه شدند استخوانهای سینه و جمجمه این بچه ها روی زمین کتاب شده است... بعد معلوم شد که دست و پای این شهدای عزیز را قبل از شهادت بستند کنار هم خواباندند با شنی تانک از روی سینه و جمجمه بچه ها رد شدند. وقتی رفتیم در اون مسجد و در اون حسینیه در مراغه خوابیدیم، من از صبح دیدم خیلی منقلبه؛ گفتم جعفر چته؟ هیچی نگفت هیچی نگفت بعداً ها از زیر زبونش کشیدم گفت: "دیدم امام زمان(عج) رو. اومد داخل مسجد و داشت پتو رو بچه ها می انداخت یخ نکنن.." 😭پس : بچه ها!!! یه کار کنید آقا بیاد! شوخی نکنید با امام زمان (عج) آقا تو اتاق تو می آد، تو دل ما می آد... ✍روایتگر عکس در معراج شهداست ... 💞 @aah3noghte💞