شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم بابا بریز از باده ات حالم خراب است انگورهای بر ضریحت پر شراب است
💔 امروز ۹۷/۳/۱۷ اولین سالگرد شهید جاویدالاثر سید مصطفی صادقی یا به قول بچه های منطقه سید هادی بود! رفتم سر مقبره اش که نمادین براش درست کردند و برا اولین بار پدر شهید رو دیدم. باهاشون سلام علیک کردم و ی سوالی کرد ازم که جیگرم آتیش گرفت😢 ازم پرسید نیوردی پسرم رو ؟؟؟ گفتم حاج آقا بخدا کل منطقه ای رو که سید شهید شد گشتم پیداش نکردم! هنوز امید داشت پسرش بیاد! داشتم براش توضیح میدادم که مرام داعش نیست که اسیر بگیره و نگه داره و از این حرفا که دیدم دست گذاشت رو زانوهاش و نشست! پاهاش هنوز بعد ی سال از شهادت پسرش جون نداشت و داغش تازه تازه بود😢 منم باهاش نشستم و ادامه دادم که اره حاج آقا سید قطعا شهید شده و احتمالا پیکرش رو بردن جای دیگه و... که یهو پاشد و منم‌ پاشدم ، دوباره ازم پرسید یعنی امکان نداره که حداقل پیکرش بیاد؟... که دیدم دوباره نشست ... دل تو دلش نبود هنوز منتظر بود .. بغضم گرفت یاد ارباب افتادم که تا پسرش رو دید دیدن داره با زانو راه میره و .... السلام علیک یا اباعبدالله آخر غم های عالمی و بالاتر از غم تو نیست.... ✍به روایتِ ... 💞 @aah3noghte💞 ؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید!🌸 به رسم امانت از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند👌